حديث در اندلس - صفحه 132

192ق/807م, يا 202ق/817م) درگذشت.
عبدالملك بن حبيب سُلّمى (م238ق/852م) ۱ يكى از فقهاى برجسته مالكى در دوران خود بود.
همچنين به دو فقيه ديگر كه در اواخر نيمه اوّل قرن سوم هجرى درگذشته اند, نيز نسبت داده شده است كه اوّلين كسانى بوده اند كه «علم الحديث» را در اندلس, معرّفى كرده اند. آنها بقيّ بن مَخلَد (م276ق/889م) و محمد بن وضّاح (م287ق/900م) هستند كه هر دوى آنها مَواليانى از قُرْطُبه بودند. در نتيجه تعاليم اينان, اندلس, سرزمين حديث شد. ۲
براساس مبنا قرار دادن اين اوائل, ورود حديث به اندلس, در دو مرحله بوده است: مرحله نخست, در سه ربع آخر قرن دوم هجرى (معاويه و صعصعه) يا در نيمه نخست قرن سوم (ابن حبيب) بوده است و ادبيات حديثى به شكل كلّى معرّفى شده بود. مرحله دوم, در نيمه دوم قرن سوم هجرى به وقوع پيوسته است (بقى و ابن وضّاح) و به واسطه آن, علم حديث, معرّفى شده بود. قبل از مطالعه اين دو مرحله, بايد اشاره كرد كه اطّلاعات راجع به حضور صحابيان و تابعيان در اندلس, به طور كلّى هيچ اساس تاريخى ندارد. در مورد تابعيانى كه واقعاً به اندلس رفته اند نيز ثبت نشده است كه درگير در روايت حديث بوده اند. اگر هم آنها چنين كرده اند, هيچ شاگرد اندلسى اى نداشته اند. ۳ معاوية بن صالح كه در منابع متأخّرتر به عنوان تابعى ذكر شده است, در بخش بعدى مورد ارزيابى قرار مى گيرد.

1.ر.ك: سير, ج۱۲, ص۱۰۶. منبع ذهبى, اثر ابو عبدالملك بن عبدالبَر اندلسى (م۳۳۸ق/۹۸۰م), مؤلف كتاب مفقود شده تاريخ است. در مورد اين كتاب, ر.ك به مقاله:Viguera. الشبلى (م۷۶۹ق/۱۳۶۷م) قول ابن عبدالبرّ را در كتابش در مورد اوائل, نقل كرده است. براى اين اطّلاعات, بايد از پروفسور مناخيم كيستر(M.Kister) تشكّر كنم.

2.تاريخ, ج۱, ص۳۱۸; مدارك, ج۴, ص۴۳۶; ديباج, ج۲, ص۱۸۰; تذكرة, ج۲, ص۶۴۷ .

3.ر.ك :Marin, sahaba..., p۲۲ منابع مصرى براى اين مطلب كه اندلسيان اطّلاعاتشان را از طريق صحابه و تابعيان فراگرفته اند, در مقاله مكى (Makki)مورد مطالعه و بررسى قرار گرفته است.

صفحه از 159