حديث در اندلس - صفحه 140

همه اين آثار, در اندلس تدريس و روايت مى شده اند.
محوريت نقش حديث در كتاب هاى او را در آثارى كه بر جا مانده, مى توان از وجود بخش هاى حديثى در آنها دريافت; ويژگى اى كه توسط شاخت, به عنوان امرى واضح, مورد تأكيد قرار گرفته است; ۱ گرچه هنوز نقش غالب را در اين كتاب, رأى شاگردان مالك بر عهده دارد و به ما امكان نمى دهد كه كتابش را به عنوان يك مصنَّف, به عنوان مثال, همانند مجموعه جمع آورى شده در همان زمان, توسط بخارى (م256ق/870م) تلقّى كنيم. ۲
درباره ابن حبيب, نقل شده كه وى آثارى نوشته است كه منحصراً حديثى بوده اند; امّا اين كتب, مفقود شده اند. ۳ از سوى ديگر, اين نكته با ارزشى است كه اشاره شود شرح حال نگاران اندلسى, او را به دليل خطاهاى چندى كه در نقل رواياتش بوده, محدّث ثقه اى نمى دانند و وى را جرح نموده اند. به عنوان مثال, ابوعبدالملك بن عبد البَر, با وجود اين كه از او با عنوان كسى كه حديث را به اندلس وارد كرد (ر.ك: پى نوشت5) ياد كرده, راجع به وى مى گويد:
ابن حبيب, طُرُق صحيح نقل حديث را نمى دانسته است; اشتباه هاى بسيارى در

1.ر.ك: Muranyi, Materialien..., p۲۳. جالب توجّه است كه بخشى از مطالب كتاب هاى ابن حبيب, حاوى احاديث و كاركردشان در انديشه فقهى او بوده است. ابن حبيب در دادن فتوا براى حمايت از برادرش هارون,از حديثى استفاده كرد كه به كفر گويى متّهم شد. ر.ك: Fierro, La heterodoxia..., p۵۵.

2.ر.ك: Muslim studies, II, ۲۱۶-۲۲۶.

3.ابن الفَرَضى بيان مى دارد كه ابن حبيب, حديث پيامبر(ص) و اصحاب و تابعيان را جمع آورى مى كرد. ابن حبيب, همچنين كتابى با عنوان غريب الحديث, به منظور رقابت كردن با كتاب نوشته شده توسط ابو عبيد (م۲۲۳ق/۸۳۷م) در متشابهات حديثى نگاشت. ر.ك: Makki, Ensayo..., p۲۶۶.

صفحه از 159