حديث در اندلس - صفحه 142

ابن وضّاح, روايتى كه داراى چنين خطاهايى بوده باشد, از استادش نقل نكرده است. ۱ على رغم اين واقعيت كه ابن حبيب, اشتباهاتى براساس موازين نقد حديث داشته است, بايد او را به عنوان واردكننده واقعى حديث به اندلس شناخت كه در نتيجه مساعى اش در اواخر نيمه اوّل قرن سوم هجرى, تعداد قابل توجّهى از احاديث نبوى در اندلس شناخته گرديد. اين متون حديث, اساساً ماهيّت فقهى نداشت, برخلاف آنچه كه در الموطأ يافت مى گردد. ۲

2. مرحله دوم

مجموعه احاديث وارد شده [به اندلس] در نيمه نخست قرن سوم هجرى, به نقل از محدّثان مدنى و مصرى بود و هيچ مدركى در دست نيست كه در اين دوره, تماس مستقيمى با محدّثان عراقى برقرار بوده است. اين نكته با ارزش است كه عراق, فعّال ترين مركز در علم الحديث بوده است. ابن حبيب و معاصرانش, همچنين نسل قبلى, سفرهاى

1.ر.ك: مدارك, ج۴, ص۱۲۹ و مقايسه كنيد با: التهذيب, ج۶, ص۳۹۰. تنها سه اثر از ابن وضّاح, توسط ابن خير در فَهرسة (ج۱, ص۲۰۲, ۲۶۵ و ۲۹۰) ذكر شده است.

2.اين, نكته جالبى است كه به نظر مى آيد در اندلس, قُّصّاص[قصّه گويان] نبوده اند, در حالى كه در ديگر مناطق جهان اسلام افراد فعّالى بوده اند. مقدّسى در قرن چهارم هجرى با اين حقيقت برخورد نموده بود. به نظر مى آيد كه كتب فقهى, در اندلس, براى نخستين بار توسط قضات معرّفى شده باشند. با توجّه به تحقيق M.Marinو تحقيق من در مورد فعّاليت فكرى در اندلس در دوره اموى, بنگريد به ديدگاه اظهار شده توسط من در : La production in tellectuelle dans al-Andalus: ouvrages et transmission (ssII/VIII-IV/X)”, forth coming. ۴۲. Juynboll,Muslim Tradition, pp ۴۵-۶۶.

صفحه از 159