حديث در اندلس - صفحه 147

از ابن وضّاح به عنوان مؤلف مسند يا مصنّف ياد نشده است. او اساساً كتب رجالى مانند كتاب هاى العُبّاد و العَوابد, تسمية رجال عبداللّه بن وَهْب, مناقب مالك بن أنس و سيرة عمر بن عبدالعزيز نوشته كه همگى آنها مفقود شده اند. تنها كتابى كه از او باقى مانده, كتاب البِدع است كه در آن, احاديثى از محدّث اُمَوى نسب ساكن مصر, يعنى اسد بن موسى (م212/ق827م) و كتاب وى النظر الى اللّه تعالى گردآورى كرده است.
تفاوت ديگر او با بقى اين است كه دانش او در حديث, مورد ترديد بوده است; خصوصاً شاگردش احمد بن خالد (م322ق/934م) ابن وضّاح را متّهم كرده است كه بسيارى از احاديث را در مواردى كه صحّت آنها به خوبى عيان بوده, نپذيرفته است. همچنين او را متّهم كرده كه خطاهاى بسيارى داشته است كه از طريق او نشر شده اند:
وكان ابن وضّاح كثيراً ما يقول ليس هذا من كلام النبى فى شىء هو ثابت من كلامه وله خطأ كثير محفوظ عنه. ۱
اين انتقاد, مى تواند مرتبط با موضع مبهم ابن وضّاح نسبت به اهل حديث و موضع هواخواهانه او نسبت به مالكيان اهل رأى باشد. همچنين مى توان گفت كه اين جايگاه, تحت الشعاع رفتار خود وى بوده, در دوره اى كه مالكيان, اقداماتى بر ضد بقى انجام دادند. اين ابهام, همچنين به دليل اين واقعيت نيز هست كه گرچه او يك محدّث بود, ضد شافعى نيز بود و در اندلس رواج داد كه شافعى, غير ثقه است. على رغم تفاوت هاى بين ابن وضّاح و بقى, هر دوى آنها به نظر مى رسد نخستين فقهايى بودند كه علم الحديث را در اندلس,ترويج كردند و نظر عبدالملك بن حبيب كه اينان را پيشتازان (اوائلِ) اين علم دانسته است, به عنوان خبرى درست, مى تواند مورد قبول قرار گيرد.

1.در مورد نسخه خطّى موجود, ر.ك: M.Muranyi, “ Fragmente aus der Bibliot hek des Abu l-Arab al-Tamimi (st۳۳۳/۹۴۴-۹۴۵) in der Handschrifter sammlung .von Qariawan Qairawaner miscellaneen I ” , ZDMG, ۱۳ (۱۹۸۶), pp۵۱۲-۳۵

صفحه از 159