حديث در اندلس - صفحه 149

كردن تقليد (لا يقلّد أحد من أهل العلم) ۱ و پيروى از «مذهب الحديث و النظر». ۲ هيچ يك از اين مواضع, براى ابن وضّاح ذكر نشده است. در ميان مجموعه رواياتى كه موجب ستيز بقى با مالكيان گرديد, منابع, بر الرسالةى شافعى و مصنَّف ابن ابى شيبه تأكيد دارند. واكنش نسبت به مصنَّف ابن ابى شيبه, بسيار تند بود. در مورد يكى از مالكيان برجسته قرطبه, اَصبغ بن خَليل (م273ق/886م), بيان شده است كه تا بدان حد پيش رفت كه بيان كند ترجيح مى دهد سرِ خوك در ميان كتاب هاى او باشد تا با مصنّف ابن ابى شيبه. اصبغ بن خليل, پيرو متعصّب رأى ابن القاسم بود (كان متعصّباً لرأى أصحاب مالك و لابن القاسم من بينهم). بى هيچ ترديد, او از مالكيانى بوده كه آزار دادن بقى را به اتهام اظهار بدعت, الحاد و زندقه آغاز نمودند و مجازات مرگ براى او طلب مى نمودند. شواهد چندى اين اتهامات را تأييد مى كند و از ميان آنها, ابن وضّاح, بقى را به روايت مناكير, متّهم نموده است. بقى به دليل ترس و احساس خطر براى ادامه زندگى اش, پنهان شد و از اندلس گريخت. گرچه او نهايتاً از سوى امير محمد, مورد حمايت قرار گرفت و امير, زندگى اش را نجات داد و او به قرطبه بازگشت. ۳
بقى, تنها محدّثى نبود كه مورد آزار قرار گرفت. دوستش محمد بن عبدالسلام خُشَنى (م286ق/899م), نواده ابو ثعلبه خُشَنى صحابى, وضعيتى مشابه يافت. او در شرق, نزد شاگردان اَصمعى (م213ق/829م) و ابو عبيد قاسم بن سلاّم (م224ق/838م) تلمّذ كرد و كتاب هاى چندى را به اندلس برد و معرّفى كرد, مثل مصنّف سفيان بن عُُيَينه, سيره ابن هاشم, تاريخ فلاّس و ناسخ القرآن و منسوخه, نوشته ابو عبيد. او به خاطر كتاب اخير بازداشت گرديد; ۴ به دليل بيان اين كه برخى از آيات قرآن, توسط آيات ديگر,

1.Ibid, pp۳۳۱.

2.همان جا. پيروان شافعى در كتب تراجم اندلس, به عنوان پيروان مذهب الحجّة والنظر, وصف شده اند.

3.بنگريد به روايت مفصّل اين سفر در مقاله ام:La heterodoxia..., ۶.۲.

4.به نظر مى آيد كه علماى اندلس, با عقيده (الناسخ والمنسوخ), تا آن زمان, آشنايى نداشته اند. گرچه در مورد عبدالملك بن حبيب گفته شده است كه كتاب الناسخ و المنسوخ نگاشته است.

صفحه از 159