حديث در اندلس - صفحه 152

3. همزيستى اهل رأى و اهل حديث

از زمانى كه امير محمد تصميم به حمايت از بقى و بعد خشنى گرفت, هيچ مدركى در دست نيست كه مالكيان براى بار ديگر, به آزار محدّثان پرداخته باشند. دلائل تصميم امير محمد, مشخّص نيست. شايد بتوان اين كار را وسيله اى جهت تضعيف قدرت فقهاى مالكى دانست كه از ايّام عبدالرحمان دوم, قدرتشان گسترش يافته بود. ۱ برخى منابع, امير محمد را حامى عقايد اهل حديث معرّفى مى كنند; گرچه او هيچ تلاشى براى جايگزين كردن محدّثان به جاى مالكيان و همچنين تغيير دادن حكّام و فقهاى مشاورش ننموده بود. همين وضعيت, در دوره حكومت امير عبداللّه و امير عبدالرحمان سوم, قابل مشاهده است. ۲ تنها دو استثنا وجود دارد: صاحب الوثائق و قاضى كه هر دو شافعى بودند; گرچه در اداراتشان بر طبق عقايد مالكيان عمل مى نمودند. ۳ اين دوگانگى,در عملكرد فقهاى اين دوره نيز وجود دارد.
يكى از آنها ابن وضّاح بود. ما پيش تر ديديم كه او على رغم تبحّرش به عنوان محدّث و تشابه سابقه اش با بقى, آماده بود كه در محاكمه بقى, بر ضدّ وى سخن بگويد. اين موضع, مى تواند به دليل احساس ترس از آزار خودش يا احتمالاً به علّت حسد او نسبت به بقى باشد. همچنين مى توان به عنوان موضع معتدل محدّثى كه مالكى نيز بوده و نمى خواسته عمل غالب فقهى در اندلس را تغيير دهد, تبيين گردد. اين

1.ر. ك: مقاله Mones.

2.فقها, مشاوران در دوره امارت اموى مالكى بوده اند. ر.ك: M.Marin, sra et ahl-al-sura dans al-Andalus , studia Islamica, LXII (۱۹۸۵), pp۲۵-۵۱.

3.در مورد اولى در صفحات آتى سخن خواهيم گفت. براى دومى, اسلم بن عبدالعزيز (م۳۱۹ق/۹۳۰م) بنگريد به: تاريخ, ش:۲۷۸; جذوة, ش۳۲۲; بغية, ش۵۷۱; قضاة, ص۲۲۵ـ۲۳۷ و ۱۵۵ـ۱۶۰. در مورد منذر بن سعيد بلّوطى, قاضى قرطبه در ايّام خلافت عبدالرحمان سوم, گفته شده كه ظاهرى و معتزلى يا حتى شيعه بوده است; نكته اى كه شايستگى براى تحقيق دارد.

صفحه از 159