حديث در اندلس - صفحه 155

زمينه رد مالكيان برنينگيخت. ۱ اين مى تواند با كم شدن تعداد شافعيانِ ستيزه گر و گسترش سريع كتب شافعى در اندلس, توجيه گردد. ۲ از سوى ديگر, مالكيان نمى توانستند از شناخت اعتبار روز افزونِ احاديث نبوى دورى گزينند. مورد اَصبغ بن خَليل و شكست تلاش وى در جعل حديث, در خاطره ها مانده بود. بنابراين, ما مالكيانِ اندلس را علاقه مندتر به متون حديثى الموطأ مى يابيم و شاهد نگارش كتاب هايى در اين مورد, از سوى آنها هستيم: يكى كتاب رجال الموطأ, ۳ دومى مسند حديث الموطأ, Makki, Ensayo...,pp200-201 و ديگرى غرائب حديث مالك بن أنس ممّن ليس فى الموطأ. ۴ عناوين همه اينها در تأليفات گذشته, غايب بود.
همچنين محدّثان اندلسى نيز در نوشتن ردّيه بر مخالفان, خيلى فعّال ظاهر نمى شوند. ما تنها كتاب قاسم بن محمد با عنوان الايضاح فى الردّ على المقلّدين را مى شناسيم. اگر فعّاليت جدلى چندان مهم به نظر نمى رسد, در عوض, فعّاليت زيادى در گسترش حديث وجود داشت. كتاب هاى نوشته شده توسط ابوداود و نسايى, در ابتداى قرن چهارم هجرى, [در اندلس] شناخته شده بودند. كتاب السنّة ابوداود, پُر

1.ما تنها مى دانيم كه كتابى با عنوان الرد على الشافعى توسط يوسف بن يحيى مغربى (م۲۸۸ق/۹۰۰م) نوشته شده است. او مهم ترين راوى واضحة ابن حبيب است و كتاب را در دوره اقامت در افريقاى شمالى نگاشت. همان گونه كه يحيى بن عمر اندلسى (كه در همان سال درگذشته است) در قيروان, كتابى در اين مورد نگاشت. علماى افريقا در نگاشتن كتاب بر ضدّ شافعى, فعّال تر بوده اند. بنگريد به: تصحيح اخير از كتاب الرد على الشافعى, نوشته محمد بن اللباد قيروانى (م۳۳۳ق/۹۴۴م), تونس, ۱۴۰۴ق/۱۹۸۶م.

2.ابن خير, تنها يكى از آثار شافعى (كتاب مختلف الحديث) را مى شناخته است. فهرسة, ج۱, ص۱۹۶. كتاب, توسط اسلم بن عبدالعزيز (بنگريد به: پى نوشت۷۲) روايت شده بود.

3.نوشته شده توسط يحيى بن ابراهيم بن مُزَيْن (م۲۵۹ق/۸۷۳م) ر.ك: فهرسة, ج۱, ص۹۲ـ۹۳.

4.نوشته شده توسط قاسم بن اصبغ (۳۴۲ق/۹۵۱م). ر.ك به رساله ابن حزم در: نفح, ج۳,ص۱۶۹; ترجمه نفح, ص۷۷ـ ۷۸.

صفحه از 159