حديث در اندلس - صفحه 159

وضّاح بود. ردّيه او بر ابن وضّاح, ناموفّق بود. شرح حال نگاران, نام فقهايى را كه بين سال هاى پايانى قرن سوم و ابتداى قرن چهارم هجرى فعّاليت داشته اند, ذكر كرده اند. اكثر فقهاى اين دوره, اصحاب ابن وضّاح بوده اند. در حالى كه شمار اصحاب بقى, به نحو قابل توجّهى اندك بوده است. ۱ اين اشخاص, بدون ترديد, تحت تأثير اين مسئله بوده اند كه فقهاى مالكى, شاگردانشان را از تلمّذ نزد بقى منع كرده بودند. در مطالعه ام راجع به فعّاليت هاى 145 تن, از ميان 216 تن از شاگردان ابن وضّاح, به اين نتيجه دست يافتم كه پنجاه درصد به تلمّذ فقه پرداختند و تنها سيزده درصد آنها از وى حديث آموختند. آن كسى كه اينها دنبالش رفتند, محدّث ناب (بقى) نبود; بلكه ابن وضّاح بود كه بيشتر فقيه مالكى بود تا محدّث و نهايتاً همو راه را براى معرّفى علم الحديث در اندلس گشود.

نتايج

شبه جزيره ايبرى [شامل اسپانيا و پرتغال فعلى] در انتهاى قرن اول هجرى (سال93ق/711م) فتح گرديد و تنها يك قرن بعد, مدركى از ورود عمليِ حديث به آن جا وجود دارد و از ادّعاى ورود زودتر حديث به اندلس, آن گونه كه ما ديديم, مى توان صرف نظر كرد. متون شناسانده شده به وسيله عبدالملك بن حبيب, خصوصاً به دليل ويژگى خاصّ روايتى شان, دور از دسترس نيازهاى سنّتى علم الحديث بودند. به اين دليل, او مورد انتقاد پيش كسوتان طبقه دومِ راويان حديث [در اندلس], قرار گرفت (نيمه دوم قرن سوم). بقى بن مَخلَد و ابن وضّاح كه نزد اساتيد عراقى تلمّذ كرده بودند, نه تنها حديث را در اندلس شناساندند, بلكه دانش هاى وابسته به آن را نيز ترويج نمودند. تا آن زمان, فقه (معرّفى شده در نيمه دوم قرن دوم) و حديث, جدا بودند و ماهيت هاى مختلفى داشتند. فقهايى كه فقه (بخصوص فقه مالكى) را وارد اندلس كردند, در منابع, به عنوان محدّثْ ذكر نشده اند. پذيرفته شدن حديث به عنوان

1.ابن وضّاح, ۲۱۶ شاگرد داشت و بقى تنها ۸۵ شاگرد. هر دوى آنها سرآمدانِ عصر خود بودند. بنگريد به: مطالعه من درباره ابن وضّاح, ص۵۷ـ۴۴ و M.Marin, “ la ransmission del saber en al-Andulus (hasta ۳۰۰/۹۱۲) “, Al-Qantara, VIII (۱۹۸۷), pp۸۷-۹۷

صفحه از 159