الاُصول الأربعُمِئة (اصول چهارصدگانه) - صفحه 110

زيد, از 49 حديث خود, هجده حديث را مستقيماً از امام صادق(ع) و سيزده حديث را مستقيماً از امام موسى كاظم(ع) نقل مى كند. بقيه احاديث, از طريق امام صادق(ع) به يك واسطه نقل شده اند, به استثناى شماره 27 كه با دو واسطه از امام صادق(ع)و شماره 3 كه با دو واسطه از امام باقر(ع) و شماره49كه به واسطه ابو بصير از امام باقر(ع) نقل شده است. اين اثر و اصل زيد زرّاد, از نظر فقهاى اماميه داراى مشكلاتى هستند. ذكر شده كه ابن وليد قمى (م343ق) ۱ روايت آنها را نپذيرفته و ادّعا مى كرده كه آنها و نيز كتاب خالد بن عبداللّه بن سَدير, توسط محمد بن موسى بن عيسى سمّان همدانى, جعل شده اند; همان كه فقهاى قم, او را به عنوان «غالى» رد كرده اند (دفعه القميون بالغلو). ۲ ضع توقف ابن وليد, تأكيد بيشترى يافت; چرا كه در فهرست شاگرد مشهورش ابن بابويه, مورد تأييد قرار گرفت. ۳ با وجود اين, ابن غضائرى, ۴ مشهور به داشتن موضع انتقادى سختگيرانه, بر صحّت اين دو «اصل» استدلال كرده و اشاره دارد كه او نسخه هايى از اين آثار را ديده است كه توسط ابن ابى عمير ـ شاگرد امام رضا و امام جواد(ع) كه وثاقت و عدالتش مورد قبول است ـ, روايت شده اند. ۵ داورى ابن غضائرى, به نظر مى رسد

1.بنگريد به قبل.

2.الفهرست, ص۱۲۲ و ۱۴۷ در مورد محمد بن موسى بنگريد به: رجال النجاشى, ص۲۳۹; مجمع الرجال, ج۶, ص۵۹.

3.الفهرست, ص۱۴۷; رجال ابن داود, ص۱۶۴ و ۴۵۵; الرواشح السماوية, ص۹۷. فهرست ابن بابويه, نزد طوسى شناخته شده بود (الفهرست, ص۳۰۴); امّا توسط نجاشى ذكر نشده است. ر.ك: الذريعة, ج۱۶, ص۳۷۴, ش۱۷۳۸.

4.نقل شده در :مجمع الرجال, ج۳, ص۸۴.

5.رجال الكشى, ص۴۶۲ـ۴۶۴; رجال النجاشى, ص۴, ص۲۲۸ـ۲۳۰; الفهرست, ص۲۶۵. گفته شده است كه ابن ابى عمير, صد كتاب از شاگردان امام جعفر صادق(ع) روايت كرده است(الفهرست, ص۲۶۶). بسيارى از اين كتاب ها اصل بوده اند; گرچه او خودش اصلى نداشته است (نظر ابن طاووس در: فرج المهموم, ص۸۷, منقول در: الوافى, ج۳, جزء۱۴, ص۱۳۱). ابن ابى عمير, ساليانى را به دستور هارون الرشيد (يا مأمون) در زندان به سر برد. در اين دوره, كتاب هايش از بين رفته اند. او بعد از رهايى, تنها از حافظه اش احاديثى را نقل مى كرد كه در آن كتاب ها جمع آورى كرده بود; اما از آن جا كه او هميشه نمى توانست اسناد كامل هر حديث را به ياد آورد, برخى از احاديث را با اسناد غير كامل (مرسل) نقل كرده است (رجال الكشى, ص۴۹۳; رجال النجاشى, ۲۹). اين مقام, خاص ابن ابى عمير است كه مراسيلش با وجود اين, در حديث اماميه استثنائاً صحيح و موثّق تلقّى مى شود (رجال النجاشى, همان جا; عدّة الأصول, ص۶۳; الرواشح السماوية, ص۶۷: مراسيل ابن أبى عمير تعدّ فى حكم المسانيد; بحارالأنوار, ج۱۸, جزء۲, ص۷۸۴).

صفحه از 121