الاُصول الأربعُمِئة (اصول چهارصدگانه) - صفحه 114

هيچ يك از ده حديث روايت شده در اين اصل, مستقيماً از امام نيست.
13ـ منتخبى از نوادر على بن اسباط (برگ هاى 68a-73b). به نظر, قضاوت اين اثر را همان اصلِ نسبت داده شده به وى بدانيم; گرچه ترديدهاى در اين زمينه وجود دارد. اين واقعيت كه تشابه بين اصل على بن اسباط و نوادر او (اوّلى را طوسى ذكر كرده است و دومى را نجاشى), تنها ادّعاى مؤلفان جديد است. ۱ در حقيقت, عنوان فارسى سر فصل مجموعه, ترديدها را برمى انگيزد (اشاره اى به كارى كه انجام شده است): دوازده اصل از اصول أربعمئة, همراه با گلچينى از نوادر على بن اسباط.
سلسله روايت: «التلّعكبرى, عن ابن عُقدة, عن ابن فضّال, عن على».
در اين اثر, سى حديث وجود دارد كه بيشتر آنها نقل شده از ائمه(ع), از طريق دو واسطه است.
* اين تصنيف, با خبرى (خبرٌ فى المَلاحم) (برگ هاى 74b-73b) پايان مى يابد كه مشتمل بر اخبار [پيشگويى] مصيبت هاى متعدد توسط امام صادق(ع) است. اين خبر, به وضوح, متّصل به نوادر قبلى نيست, ۲ جز آن كه همانند ديگر اخبار مجموعه, از طريق تّلعكبرى و به واسطه او نقل شده اند. او خبر را در محرم 328ق, از ابوالقاسم على بن حسن بن قاسم يَشكُرى از خزّاز كوفى (مشهور به ابن طبّال) ۳ شنيده است كه كوفى, آن را از محمد بن معروف خزّاز حلالى (از اصحاب امام صادق), شنيده است. ۴

1.مثل تهرانى در الذريعة (ج۲, ص۱۶۴) و شوشترى در قاموس الرجال (ج۶, ص۴۲۳).

2.اين واقعيت كه با همان خطّى كه آغاز شده است, در نوادر پايان مى يابد, موجب به اشتباه انداختن فهرست نگار فهرست كتاب خانه مشكات (ج۳, جزء۳, ص۱۰۸۸ و ۱۰۸۹و سزگين به نقل از همو, در: GAS, I, ۵۳۷) شده است, كه آن را اثرى از على بن اسباط بداند.

3.رجال الطوسى, ص۴۸۱, به نقل از: مجمع الرجال, ج۴, ص۱۸۲; تنقيح المقال,ج۲, ص۲۸۰.

4.رجال النجاشى, ص۲۵۷. زمانى كه او داستانش را براى ابن طبّال بيان كرده است, تخميناً ۱۲۸ سال داشته است (نسخه خطى, برگ ۷۳b).

صفحه از 121