الاُصول الأربعُمِئة (اصول چهارصدگانه) - صفحه 117

كه در الفهرست نقل شده ـ, ب از ابتداى كتاب, افتاده است. ۱ مؤلفِ دومين عنوان, به نظر مى رسد كه محمد بن جعفر بزّاز(/بزّار), عموى بزرگ ابو غالب زُرارى است. ۲ در منابع سنّتى, براى او كتاب يا اصلى ذكر نشده است و در حقيقت, تهرانى, ظاهراً نخستين كسى است كه برايش اصلى ذكر مى كند. ۳ تهرانى بر خلاف شيوه معمولش, منبع خود را در اين مورد, بيان نكرده است و تنها ذكر مى كند كه اين, يكى از اصولى است كه تنها منتخبى از آن به دست ما رسيده است (من الأصول المختصرة الموجودة). نتيجه اى كه مى بايد گرفت, اين است كه تهرانى, اطّلاعاتش را از نسخه اى از مجموعه اصول كه در دسترسش بوده, گرفته است. ۴ به واقع, كتاب محمد بن جعفر, در هيچ نسخه اى ديگر از اصول كه من مى دانم, وجود ندارد و يا من سراغ ندارم كه مؤلف امامى ديگرى جز تهرانى, در بررسى اصول (موجود), اين نسبت را ذكر كرده باشد. بنابراين, بحثى كه باقى مى ماند, اين است كه چرا ذكر اين اصل (به تصادف يا عمد) در مراحلى از روايت تلّعكبرى از قلم افتاده است, يا چرا برعكس, در مجموعه, در تاريخ نامشخّصى به عنوان اصلْ وارد شده است.
سرانجام, كتاب الديات, اغلب به على بن ابى طالب نسبت داده مى شود; گرچه روشن نيست كه: كدام على؟ شايد خود على(ع) كتاب را نوشته يا كتاب, توسط يكى از اصحابش (يا اصحاب امامان بعدى) تأليف شده باشد. تنها در مورد اخير, ما مطمئن هستيم كه به عنوان اصل, مورد ارجاع قرار گرفته است. ۵

1.در حقيقت, نورى طبرسى آشكارا بيان مى دارد كه آغاز كتاب درست, در دسترسش مفقود شده است (مستدرك الوسائل, ج۳, ص۲۹۶). بنابراين, او مى بايد از نسخه اى از همان خانواده كه در آن جا مى زيسته اند, استفاده كرده باشد.

2.رسالة أبى غالب الزرارى (قبل, پى نوشت۵۶), ص۶۷; الكشكول, ج۱, ص۱۸۸; تنقيح المقال, ج۳, ص۹۳.

3.الذريعه, ج۲, ص۱۶۵, ش۶۰۹.

4.گرچه تهرانى, كتابِ درست را ذكر نكرده است.

5.ر. ك: در الذريعة, ج۲, ص۱۵۹ـ۱۶۲ (ش۵۹۵). كتاب الديات, به طور كامل در كتاب من لايحضره الفقيه ابن بابويه نقل شده است (ج۴, ص۵۴ـ۶۶) و ر.ك: الذريعة, ج۲, ص۱۶۰ و سزگين به نقل از همان, در GAS,I,۵۳۷.

صفحه از 121