الاُصول الأربعُمِئة (اصول چهارصدگانه) - صفحه 71

همه نويسندگان «اصل»ها, در دوره حيات ائمه(ع) مى زيسته اند. در مورد بيشتر آنها گفته شده است كه شاگردان جعفر صادق(ع) بوده اند و گرچه تأليف اصول تا نسل بعد از وفات ايشان تداوم داشته است, عوامل چند درهم تنيده اى, هر بحثى راجع به كتب اصول را مشكل كرده است. مسئله نخست, بحث لغوى كلمه «اصل» است. اصطلاحى كه اغلب براى مجموعه اى از احاديث به كار مى رود, كلمه «كتاب» (جمع آن: كتب) است. كلمه «كتاب» مى تواند اشاره به كتاب نوشته شده براساس كتاب قديمى ديگرى نيز باشد. با اين حال, در شكل قابل جايگزينى با كلمه اصل نيز به كار رفته است; چرا كه بسيارى از اصل ها, در برخى موارد, به عنوان «كتاب», مورد اشاره قرار گرفته اند. اغلبْ امكان پذير نيست كه آنچه كتاب ناميده شده است, بگويم اصل است. در واقع, برخى نويسندگان, در مورد اصطلاح «كتاب», تمايز مشخّصى قائل هستند, حتى اگر اثرى كه آنها به آن اشاره دارند, در ديگر مآخذ, به عنوان «اصل» شناخته شود. تنها وقتى كه در شرح حال حديثى فقيهى (در همان منبع) هر دو عنوان «اصل» و «كتاب» به كار رفته است, ما مى توانيم عقلاً

صفحه از 121