ترجمه ای تازه از صحيفه سجادیه - صفحه 206

تازى, «اهل هر روزگارى» را نيز «قَرن» گويند ۱ و «قَرن» و «قُرون» به همين معنا در قرآن كريم هم به كار رفته است. ۲ شارحان صحيفه نيز همين معنا را فراپيش آورده اند. ۳
در ترجمه «أقصَى الأدْنَيْن» (ص22), «الأدنين» را به «بستگان نزديك خود» (ص25) واگردانيده اند كه ترجمه اى است تفسير آميز. درستْ آن بود كه از واژه «نزديكان» بهره ببرند و بس.

۰.در نيايش دوم صحيفه مى خوانيم:هاجَرَ إلى بِلادِ الغُربَة و مَحَلِّ النَّأْيِ عن مَوْطِنِ رَحْلِهِ و مَوضِعِ رِجْلِهِ و مَسقَطِ رَأسِه و مَأنَسِ نفسِه. (ص23)
در ترجمه آمده است:
به سرزمين غربت و دور از وطن مألوف و دلبند خود, هجرت گزيد.(ص25 و 26)

ناقد بصير در همان نگاه نخست در مى يابد كه مفهوم متن در ترجمه, تنگ تر و محدودتر شده است و به عنوان نمونه, هيچ نشان مشهودى از مفهوم «مَسقَط الرّأس» در عبارت فارسى دستياب نمى شود.

۰.باز در نيايش دوم صحيفه مى خوانيم:حتّي… عَلَتْ كَلِمَتُكَ.(ص23)
در ترجمه آمده است:
تا… كلمة اللّه تو بلند گرديد (ص26).

غُموض و ناهمسازيِ موجود در تعبيرِ «كلمةُ اللّهِ تو» برخواننده پوشيده نيست. ۴
گاه ترجمه از صورت امانتدارانه مأمول و آئينه سان معمول, خارج شده و رنگ تفسير و تحرير و نگارش آزاد به خود گرفته است. به عنوان نمونه, در برگردان عبارت «الحمدُ للّه الأوّلِ بِلا أوّل والآخِر بِلا آخِر» (ص11), آورده است:
سپاسْ خدايى را كه از ديدگاه آغاز و انجام, اوّلِ بلا اوّل و آخر بلا آخر است. (ص17)

1.ر.ك: دستور الإخوان, تصحيح: دكتر سعيد نجفى اسد اللّهى, ج۱, ص۴۱۵.

2.راغبِ اصفهانى در مفردات ألفاظ القرآن (تحقيق: صفوان عدنان داوودى, ص۶۶۷) گفته: «القَرْنُ: القومُ المُقتَرِنون فى زَمَنٍ واحد, و جَمْعُهُ قُرون» و شواهد قرآنى بر اين معنا آورده است.

3.الفرائد الطّريفة, ص۲۲۰; رياض العابدين, ص۱۱۵.

4.درباره مفهوم «كلمة اللّه» در اين جا, ر.ك: الفرائد الطّريفة, ص۲۵۰.

صفحه از 207