مردم تازه مسلمان اند و دين, مانند مشكى كه تكان داده مى شود, كوچك ترين سستى اى آن را تباه مى كند و كوچك ترين فردى آن را وارونه مى كند.
۰.و نيز فرموده است:قد علمتم أنى أحق الناس بها من غيرى, واللّه لأسلمن ما سلمت أمور المسلمين و لم يكن فيها جور إلاّ عَلَيَّ خاصّة. ۱
۰.شما خود مى دانيد من از همه براى خلافتْ شايسته ترم. به خدا سوگند, مادام كه كار مسلمانان روبه راه باشد و تنها بر من جور و جفا شده باشد, مخالفتى نخواهم كرد.
پس از به دست گرفتن حكومت نيز همبستگى و اجتماع مسلمانان برايش يك اصل بود. وى شُريح را بر مسند قضاوتْ ابقا كرد تا اجتماع مسلمانان, شكل گيرد. بر اين اساس, به او مى فرمايد:
۰.اقض بما كنت تقضى حتى يجتمع أمرالناس. ۲
۰.همان گونه كه [پيش از اين] داورى مى كردى, داورى كن, تا امور مردمْ سامان گيرد.
و نيز علّت عدم پافشارى خود را بر پاره اى تغييرات فرهنگى, جلوگيرى از