قواعد فهم سيره امير مؤمنان علیه السلام - صفحه 6

ليس رجل سياسة.
من المواضع التى تغرى هؤلاء بهذا الوهم بعض مواقف الامام قبل بلوغه السلطة, مثل موقفه فى عمل الشورى السُداسية التى انتجبها عمر لتعيين الخليفة من بعده, و عدد آخر من مواقفه السياسية بعد تسلّمه الحكم, كعزله معاوية بداية خلافته. ۱
برخى گمان برده اند كه پاره اى از موضعگيرى هاى سياسى امام على(ع), نشانه ناتوانى سياسى و كفايت نداشتن اوست, و گمان برده اند او [تنها] مرد جنگ و دلاورى است, نه مردِ سياست.
از موضعگيرى هايى كه آنان را به اين توهّم واداشته, برخى عملكردهاى او پيش از رسيدن به قدرت است, مانند موضعگيرى او در شوراى شش نفره كه عمر براى تعيين خليفه معيّن كرده بود, و برخى از موضعگيرى هاى سياسى او پس از به قدرت رسيدن, مانند كنار گذاران معاويه در آغاز خلافت .

3. نصب كارگزاران خائن و نالايق

در ميان كارگزاران امام على, افرادى چون: زياد بن ابيه, منذر بن جارود و نعمان بن عجلان به چشم مى خورند كه خيانت پيشه بودند, و نيز افرادى هستند كه از تجربه

1.موسوعة الامام على بن أبىطالب(ع), ج۴, ص۵۱.

صفحه از 23