قواعد فهم سيره امير مؤمنان علیه السلام - صفحه 9

يا آن كه شمار مديران لايق و كاردان و ناصح و يك رنگ, هميشه اندك است و بايد از ميان نيروهاى موجود, آن را كه آسيب و زيانش كم تر است, برگزيد. براساس همين قاعده, برخى نويسندگان, به كار گرفتن امثال زياد بن ابيه را چنين پاسخ گفته اند:
وينبغى الالتفات الى أنّ الامام(ع) كان يواجه حقائق لا تُنْكر كغيره من الحكام. و بالنظر الى ضرورة ادارة المجتمع و استثمار مختلف الطاقات وبالنظر الى معاناة الامام(ع) من قلة الأنصار المخلصين, فلا بدّ له من تولية زياد و اضرابه, بيد أنّه(ع) كان يقرن ذلك بالاشراف والتحذير, و يراقب الأوضاع بدقّة. ۱
و بايد توجه داشت كه امام على(ع) مانند ديگر حكمرانان, با واقعيت هاى انكار ناپذيرى روبه رو بود و با توجه به ضرورت اداره جامعه و به كار گرفتن همه توانمندى ها, و با توجه به كمى ياران مخلص, به ناچار مى بايد زياد و افرادى مانند او را به كار مى گرفت, در حالى كه هميشه بر آنان اشراف داشت و اوضاع را به دقّتْ مراقبت مى كرد.
نيز در همان جا آمده است كه به كار گماردن زياد را عبداللّه بن عباس به امام(ع) پيشنهاد كرد و جارية بن قُدامه نيز او را تأييد كرد. البته زياد در كارش

1.همان, ص۱۳۸ و ج۱۲, ص۲۶۷.

صفحه از 23