سيری در سيره حكومتی امام علي (ع) - صفحه 41

امام و منتقدان جاهل و متعصّب

مسئله مهم در رفتار امام با مارقين, اين است كه امام, با اين منتقدان جاهل و متعصّب, چگونه برخورد كرد؟
براى رهنمود گرفتن از سيره عملى امام در برخورد با مارقين, به عنوان مقدمه, توجّه به دو نكته ضرورى است:
1. ترديدى نيست كه انتقاد مارقين به امام و اصرار آنان براى اعتراف گرفتن از آن حضرت در مورد خطايى كه خودشان مرتكب آن شده بودند, گناهى بزرگ و آشكار است.
2. چهره هاى مقدّس و روحانى نماى مارقين, شعارهاى فريبنده و هواداران فراوان آنان و سرانجام, فضاى نامطلوب سياسى جامعه در عصر حكومت امام(ع), موانع مهمّى بود كه جلوگيرى از انتقادات ويرانگر آنان را با مشكل مواجه مى ساخت.
با اين حال, امام على(ع) در زمينه مبارزه تند تبليغاتى عليه آنان, تا آن جا كه مارقينْ دست به شمشير نبرده بودند, فرصتى را از دست نداد; امّا هنگامى كه در برابر حكومت اسلامى مسلّحانه ايستادند, همه آنان (بجز چند تن) را از دم شمشير عدالت گذراند.
امام در مبارزه تبليغاتى خود, اين منتقدان سياسى را به عنوان بدترينِ مردم معرّفى مى كرد:
ثمّ أنتم شِرارُ الناس و من رَمَى به الشيطانُ مَراميِه و ضَرَبَ به تِيهَهُ. ۱
پس شما بدترين مردميد و آلت دست شيطان, و موجب گمراهى اين و آن.
روزى امام در كوفه در يك سخنرانى, داستان تأسف انگيز حكمين را براى مردمْ تعريف مى كرد. يكى از حاضران برخاست و گفت: «يا اميرالمؤمنين! نخستْ ما را از تن دادن به حكميّت, نهى فرمودى; امّا پس از آن پذيرفتى و بدان فرمان دادى. ما نفهميديم كدام يك از اين دو روش جا بوده است؟». امام با شنيدن اين سخن, از شدّت تأسّف, دست هايش را بر هم كوبيد و فرمود:

۰.هذا جزاء من ترك العُقدة. ۲

۰.اين, سزاى كسى است كه جانب دور انديشى را نپايد.

1.نهج البلاغه, خطبه ۱۲۷.

2.مصادر نهج البلاغة و أسانيده, سيّد عبدالزهراء الحسينى, ج۱, ص۳۶۷ـ۳۶۸.

صفحه از 42