طرفه هاي پور طاووس - صفحه 177

مرحوم آقا بزرگ, به تفصيلى كه در الذريعة آمده است, در اين نسبت, ترديد مى كند. ۱ در مقابل, كُلبِرگ معتقد است كه در اين زمينه, شواهد و دلايل كافى براى ردّ نظر ابن طاووس وجود ندارد. ۲
هرچند درون مايه كتاب طُرَفْ حديثى است, كامه و برنامه اى متكلّمانه بر ساختار اثر, حاكم است. اين صبغه متكلّمانه, در بيشتر حديث نامه ها و مناقب نامه هايى كه با موضوع امامت و پُرسمان هايِ (مسائل) خلاف انگيز ديگر مانند آن در پيوندند, ديده مى شود. براين بنياد, مى توان اين گونه نگارش ها را «حديثى ـ كلامى» شمرد. نگارش هايى چون مناقب آل أبى طالب(ع) ابن شهرآشوب مازندرانى, از اين دست اند.
چينش احاديث در طُرَف, چينشى كاملاً متكلّمانه و هوشيارانه است. براى نمونه, سه طرفه: هفتم و هشتم و نهم, جملگى به گونه اى به عدمِ استقرار خلافت بر شخص عبّاس, عموى پيامبر(ص), مُشعرند. از اين جهت, هم نشينى و توالى شان معنادار به نظر مى رسد. دو طرفه سپسين, يعنى طرفه دهم و يازدهم نيز, هر يك, نفى مشروعيّت خلافت انصار و مهاجران را مى رسانند.
گذشته از چينشِ اثر, مقدّمه و خاتمه طُرَف نيز كاملاً متكلّمانه است. مقدّمه با خطبه اى آغاز گرديده كه حاوى نوعى براعت استهلال است:
… الحمدُ للّه ربّ العالمين, الّذى أَوضحَ لِلعبادِ سُبلَ الرّشاد, و لمْ يَجعَل لأحدٍ عليه حجّةً فى الدّنيا و لا المعاد.
و أشهدُ أنْ لا إله إلاّ اللّه, شهادةً موجبةً للنّجاة, و أشهدُ أنَّ محمّداً عبدُهُ و رسولُه الّذى رَفعَ أعلامَ الهدايةِ أيّامَ الحياةِ, و كرَّر نشرَ ألوِيَتِها عند الوفاةِ, و أبانَ عن الصراطِ المستقيم, و النّبأِ العظيم…. (ص109ـ110)
چنان كه پيداست, سيّد در اين خطبه, بر معانى بنيادينى كه در بحث امامت و لزوم تعيين جانشين براى پيامبر(ص) نزدِ شيعه مطرح است, تأكيد مى ورزد: اين كه خداوند, در دو جهان, حجّت را بر بندگانش تمام مى نمايد; اين كه پيامبر(ص) تا واپسين دمِ زندگانى اين

1.الذريعة, ج۲۲, ص۳۲۵.

2.كتاب خانه ابن طاووس, ص۳۹۸.

صفحه از 187