طرفه هاي پور طاووس - صفحه 182

«مسح بر رِجْلين», معركه آرا گرديد و متكلّمان و مفسّران شيعه, و نه فقط فقها, در اين باره قلمفرسايى كردند; حتّى تك نگاشته هايى در اين بابْ پديد آوردند كه نشان دهنده اهمّيت و جايگاه اين بحث خلافى در ميان دين انديشان شيعى و سنّى است.
سراسرِ طُرَف, سرشار از آگاهى هاى تاريخى و بى هيچ گزافه, واژه واژه اين اثر, براى تاريخنگاران, درخورِ ژرفْ بينى و ژرفْ انديشى است; امّا بالطبع, از منظر تاريخنگارى, اهمّيت و توجّه برانگيزى برخى نكات, بيشتر است. از جمله اين نكات, آن است كه در طُرفه چهارم, اميرمؤمنان(ع) گزارش مى كند كه پيامبر(ص) در آستانه رخداد بدر, از يكايكِ مردم, بر آنچه از اهل بيتش درباره على(ع) بيعت گرفته بود ـ كه در طُرفه سوم كتاب آمده ـ, بيعت گرفت. آن گاه اميرمؤمنان مى فرمايد:
و ظَهَرتِ الشحناءُ والعداوةُ من يومئذٍ لَنا.(ص123)
ييعنى از آن روز(بدر), كينْ ورزى و دشمنى با ما پديدار گرديد.
درطُرَف, چند بار به «صبر» سفارش شده است. در جاى هاى مختلف, پيامبر(ص), على(ع) را به صبر بر آنچه بدو خواهد رسيد و رفتارهايى كه با او صورت خواهد گرفت, سفارش مى كند و او مى پذيرد. (ص155, 156, 162, 166 و 200)
اين سفارش ها و پذيرش هاى مذكور در طُرَف, براى فهم سيره علوى, نهايت اهمّيت را دارند; زيرا سيره علوى, سيره مردِ مردانى است كه در خطبه «شِقشقيّه», صبر خود را اين گونه به بيان آورده است:
… به صبر گراييدم, در حالى كه ديده از خارِ غمْ خسته بود و آوا در گلو شكسته. ميراثم ربوده اين و آن, و من بدانْ نگران! ۱
در طُرفه هفدهم, رسول خدا به اميرمؤمنان مى فرمايد:
… و عليك بالصبر و الورع, و منهاجى و طريقى, لا طريقَ فُلانٍ و فلانٍ, و خُذ ما آتاك اللّهُ بقوَّةٍ.
هشدارِ «لا طريقَ فلانٍ و فلانٍ», بسيار بيدارگر و تنبّه برانگيز است; خصوصاً اگر به ياد آوريم كه در شوراى شش نفرى

1.نهج البلاغه, ترجمه: سيد جعفر شهيدى, ص۱۰.

صفحه از 187