طرفه هاي پور طاووس - صفحه 185

عالمان ديگر را به آن روايات, يا كم توجّهى ابن طاووس را به پاره اى از معلومات و منقولات و رويكرد عالمان ديگر را به اين داده ها, مى توان معنا دارتر دانست و باچشمانى بازتر, براى دستيابى به تصويرى زلال تر از پيشينه انديشه ها و حديث هاى اماميه به بررسى گرفت.
نگارنده اين سطور, پيش از اين, از اهمّيت گونه شناسى عقيده شيعى در درازناى تاريخِ اسلام, در جاى ديگر سخن گفته است. ۱ تنها خاطر نشان مى نمايد كه توجّه به حوزه ها و گونه هاى عقيدتى محدّثان و متكلّمان در فهم بهتر آثارشان, چه از حيث اُسلوب, چه محتوا, و چه پيام و مقصود غايى, بسيارْ مدد رسان است.
گونه اى از تشيّع كه در نگارش ها و نگرش هاى ابن طاووسْ چهره مى نمايد, سخت رازمند, رازگرا و درون پرور است. او همواره به زهد و پارسايى, كسب فيض از خداوند سبحان و اولياى او و نيرومند ساختن پيوند انسان و ماوراى طبيعت, توجّه مى دهد. هم در سخنان او و هم در آنچه درباره وى گفته و نوشته اند, اسرار شريعت و عوالم رمزناك باطنى و عرفانى, سهم قابل توجّهى دارند. اين ويژگى ها تا حدود زيادى ابن طاووس را به برخى انديشه گران صوفى منش, نزديك مى كند و جلوه اى «تصوّف وَش» و «طريقت مانند» از شريعت شيعى فرا مى نمايانَد.
هانرى كُربَن, از يك نظر, ادوار تدوين معارف شيعى را به چهار دوره تقسيم كرده كه دوره دوم آن, از آغاز غيبت كُبراى امام دوازدهم, حضرت صاحب الامر(عج), آغاز مى شود و تا زمان خواجه نصيرالدين طوسى ادامه مى يابد. ابن طاووس, از واپسين دين انديشان اين عصر است. ۲
انديشه ابن طاووس و مسلك رازگرايانه و درونگرايانه او با ديگر بزرگان اين عصر, شباهت زيادى نداشت; امّا در دوره بعدى كه تصوّف در شيعه نفوذ بيشترى يافت و انديشمندانى چون: سيّد حيدر آملى و ابن ابى جمهور اَحسايى با تأثّر از محيى الدين عربى, اهتمام ويژه اى به زمينه هاى درونگرايانه مبذول داشتند,

1.كتاب ماه دين, ش۳۱ـ۳۲: «منم بنده اهل بيت نبى(ص)».

2.تاريخ فلسفه اسلامى, ترجمه: اسداللّه مبشرى, ص۵۱ـ۵۲.

صفحه از 187