السماء… فقال جبرئيل: «يا محمد!… إنّ ابنيك الحسن و الحسين نائمان فى حديقة بين الدحداح». فسار النبى(ص) من وقته و ساعته الى الحديقة… و اذا هما نائمان قد اعتنق أحدهما الأخر وثعبان فى فيه طاقة ريحان يروح بها وجهيهما فلمّا رأى الثعبان النبى(ص) ألقى ما كان فى فيه, فقال: «السلام عليك يا رسول اللّه! لست أنا بثعبان و لكنّى ملك من ملائكة الكروبيين غفلت عن ذكر ربّى طرفة عين فغضب عليّ ربّى و مسخنى ثعباناً كما تري…». ۱
پرسش ها
اين روايت, هم از ناحيه سند با پرسش مواجه است و هم از ناحيه دلالت. از نظر سند, مُرسل است; زيرا در مأخذ آن, يعنى بحارالأنوار آمده است:
روى عن سلمان الفارسي… ۲
وامّا از لحاظ دلالت, چون در آن از مسخ فرشته به صورت مار سخن به ميان آمده, اين سه سؤال را به همراه دارد: 1ـ در قرآن مجيد, درباره عدم غفلت فرشتگان به طور مطلق و عصمتِ ضمنى آنها مى خوانيم:
لايسبقونه بالقول و هم بأمره يعملون.۳[فرشتگان] هرگز در سخن بر خداوند پيشى نمى گيرند و به فرمان او عمل مى كنند.
و درباره اين كه فرشتگان, دائماً به ذكر و تسبيح خداوند مشغول اند و هيچ گاه دچار ضعف و سستى نمى شوند, آمده است:
1.بحارالأنوار, ج۴۳, ص۳۱۳; العوالم, ج۱۶, ص ۶۶; معالى السبطين, ج ۱, ص۸۳.
2.قابل ذكر آن كه العوالم و معالى السبطين, روايت مزبور را از بحارالأنوار نقل كرده اند.
3.انبياء, آيه ۲۷.