پرسشهايي درباره چند حديث - صفحه 115

الحال است. ابن عبدالبر, از او ياد كرده; ولى وضعيت وى را مشخّص نكرده است. ۱ نيز عبدالملك بن عمير قبطى را طرح كرده ,ولى گفته كه مهمل است. ۲ اردبيلى هم در جامع الرواة, عبدالملك بن عمير قبطى را ذكر كرده; ولى او را توثيق نكرده است. ۳
2. ظاهر اين گفتگو و منازعه با شأن و منزلت حضرت فاطمه(س) سازگارى ندارد, فاطمه اى كه چنين توصيف شده است:

۰.امام صادق(ع) فرموده است:اگر اميرمؤمنان بر روى زمين نبود, تا روز قيامت براى فاطمه هم شأنى پيدا نمى شد. ۴

۰.نيز در حديث ديگرى از امام صادق(ع) آمده است:على و فاطمه, دو درياى عميق اند و هيچ گاه يكى از آنان نسبت به ديگرى ستم نكرد. ۵

البته علامه مجلسى, بعد از نقل حديث فوق از أمالى الصدوق, در توجيه آن گويد:
لعل منازعتها(س) انّما كان ظاهراً لظهور فضله(ع) على الناس أو لظهور الحكمة فيما صدر عنه (ع) أو لوجه من الوجوه لانعرفه. ۶

1.تنقيح المقال, ج۲, ص ۳۹۰.

2.همان, ص ۲۳۱.

3.جامع الرواة.

4.ر.ك: بحارالأنوار, ج۴۳, ص ۲۳ـ ۲۴و ۳۸ـ ۳۹.

5.همان, ص ۳۲.

6.همان, ج ۴۱, ص ۴۷.

صفحه از 135