2ـ چنان كه مسلّم است, ائمه اطهار(ع) در كودكى هم از كارهاى مكروه , اجتناب مى ورزيده اند. در اين روايت, اشاره شده كه حسن و حسين(ع) در كنار درخت خرمايى به قضاى حاجت پرداختند كه از نظر شرعى, عملى مكروه است و قطعاً نمى توان آن را به امام معصوم نسبت داد.
مگر آن كه بگوييم كس ديگرى چون ابو سمينه ( البته بنا بر آن كه اصل چنين واقعه اى روى داده باشد), در روايتْ دست برده است.
3 ـ در اين گزارش آمده كه بعد از آن كه فردى (كه ظاهراً مقصود, فردى از اهل سقيفه است), رداى على (ع) را پاره كرد, حسين(ع) به او گفت:«لا أخرجك اللّه من الدنيا حتى تبتلى بالدياثة فى أهلك و ولدك»! كه قطعاً باطل و مجعول است و مسلّماً براى خدشه دار كردن اهل بيت عصمت و طهارت بوده است. چگونه امكان دارد كه كسى چون امام حسين(ع) كه امام و پيشواى انس و جان است, چنين بر زبان مطهّر و مباركش صادر گردد؟! اين در حالى است كه طبق برخى روايات, هر نوع دشنام گويى, به هر كه باشد, تحريم شده است. از جمله از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمود:
البذاء من الجفاء و الجفاء فى النار. ۱
محقّق بزرگوار مرحوم ميرزا محمد تقى شيرازى در حاشيه بر المكاسب مى نويسد:
مقتضاى اطلاق روايات, حرام بودن فحش است, نسبت به هر كس كه باشد, خواه مسلمان و مؤمن باشد يا كافر و فاسق, كوچك يا بزرگ; بلكه مى توان گفت: هرچند بچّه و غير مميز باشد; بلكه در بعضى از روايات, از سبّ و لعن حيوانات نيز نهى شده است. ۲
1.الكافى, ج۲, ص ۳۲۵. در روايت ديگرى(در همين مصدر) آمده است: «إن الفحش و البداء والسلاطة من النفاق».
2.المكاسب (حاشيه).