روشی نو در شناخت راويان حديث(1) - صفحه 70

«لن تخلّف بعدى, فتعمل عملاً تريد به وجه اللّه الاّ ازددت به رفعة و درجة, ولعلّك أن تخلّف بعدى حتّى ينتفع بك أقوام و يضرّ بك آخرون. ولكن البائس سعد بن خولة». يرثى له رسول اللّه ـ صلى اللّه عليه و سلّم ـ أن مات بمكّة. قال سفيان: و سعد بن خولة رجل من بنى عامر بن لؤى.

۰.حُميدى از سفيان, و وى از زُهرى, و زهرى از عامر بن سعد بن ابى وقّاص, و او هم از پدرش نقل كرد كه پدرش گفت: در مكّه شديداً بيمار شدم تا جايى كه به مرگْ نزديك شده بودم. آن زمان, پيامبر(ص) به ديدن من آمد. گفتم «اى رسول خدا! من ثروت زيادى دارم و تنها دخترم وارث من است. آيا مى توانم دو سوم ثروتم را صدقه بدهم؟» فرمود: «نه». گفتم: «نصف, چگونه است؟» فرمود: «نه». گفتم: «ثلث, چگونه است؟» فرمود: «ثلث, مقدار زيادى است. اين كه براى فرزندت ثروتى بگذارى بهتر است از آن كه آنها فقير باشند و از مردم, گدايى كنند. تو براى هرچه كه انفاق كنى ثواب مى برى, حتّى براى لقمه غذايى كه در دهان همسرت مى گذارى». پس گفتم: (اى رسول خدا! آيا از هجرتم عقب مى مانم؟) فرمود: «حتّى اگر عقب بمانى, براى هر عملى كه براى رضاى خدا انجام مى دهى, مقام و درجه تو بيشتر مى گردد, و شايد تو از من عقب بمانى تا عدّه اى از تو نفع ببرند و عدّه اى ديگر ضرر ببيند; امّا بيچاره سعد بن خولة). پيامبر(ص) در مرگ او در مكّه ابراز اندوه كرد. سفيان گفت: سعد بن خوله, از قبيله عامر بن لؤى است.

با تجزيه و تحليل نقل هاى مختلف اين حديث, متوجّه مى شويم كه بيشتر اختلاف در متن, مربوط به اختلاف در سلسله روايت مى شود كه از طريق آن, نقل هاى مختلف به وجود آمده است. با مقايسه شانزده نقل حديث از سفيان (كه او از زهرى و زهرى از عامر و عامر

صفحه از 86