روشی نو در شناخت راويان حديث(1) - صفحه 71

از سعد نقل كرده است) با سيزده نقل حديث از مالك (كه او از زهرى و زهرى از عامر و عامر از سعد نقل كرده است), به الگو هاى معيّن و مشخّصى در متن حديث هر يك از دو گروه, دست مى يابيم. ثانياً وقتى ما يازده نقل اين حديث را از ثورى (كه او از عامر و عامر از سعد نقل كرده است) با دو گروه قبلى مقايسه مى كنيم, در مى يابيم كه متون اين گروه نيز ويژگى هاى خاصّ خود را دارد.
با مقايسه نقل ها با يكديگر, اين ويژگى ها آشكار مى گردد, و اين پديده اى است كه من مايلم در مباحثى كه در پيش رو داريد, به توضيح و تشريح آن بپردازم. در نگاه اوّل, مفصلاً درباره موضوعات مذكور در نقل هاى مختلف, صحبت خواهم كرد و اساساً تنوّع كلامى اى كه جملات در ارائه اين موضوعات دارند, ناديده گرفته مى شود. در نگاه دوم به اين نقل ها (كه ـ إن شاءاللّه ـ در آينده به محضر حديث پژوهانْ تقديم خواهد شد) به بررسى ارتباط جزئياتى از قبيل ويژگى هاى خاصّ كلام و نحوه بيان موضوعات مذكور در احاديث با سلسله روايتْ خواهم پرداخت. در اين مبحث, فقط به شرح اين دو پديده مى پردازم.
جدول شماره يك, نگرشى كلّى به سلسله روايت دارد و در آن, 411 نقل, كه در اين مقاله به بررسى آن مى پردازيم, ارائه شده است.
اين حديث, از خودِ سعد نقل شده و به همراه آن, چند نقل از عايشة بنت ابى بكر (نقل هاى 105 تا 107) و چند نقل از عمر بن قارى (نقل هاى 108 تا 114) آمده است. بيشترين نقل ها (نقل هاى 1 تا 62) از عامر بن سعد نقل شده است كه او از قول پدرش نقل كرده است و چهل و پنج نقل (نقل هاى 1 تا 45), از زهرى نقل شده است, و زهرى از قول عامر كه او هم از قول سعد نقل كرده است. ديگر گروه اصلى اين نقل ها (نقل هاى 46 تا 58), از سعد بن ابراهيم نقل شده است كه او از عامر, و عامر از قول پدر نقل كرده است.
چهار گروه اصلى نقل ها نيز از سعد نقل شده است كه راويان آنها كسانى غير از پسر سعد (عامر) هستند. نقل هاى 63 تا 71, از حميد بن عبدالرحمان مهيارى است كه او اين حديث را از سه فرزند سعد شنيده است. يكى ديگر از پسران سعد به نام مصعب, نقل هاى 72 تا 80 را از قول سعد نقل مى كند. ابو عبدالرحمان سلمى نقل هاى 81 تا 88 را از قول سعد نقل مى كند و دختر سعد نيز نقل هاى 92 تا 97 را از قول پدر نقل مى كند.

صفحه از 86