رساله نجفيه ملا خليل قزويني - صفحه 148

مثال لازم الامتثال و فرمان لازم الإذعان پادشاه زمان, مروّج مذهب حقّ فرقه ناجيه, دافع بدعت هاى فئه باغيه, ظل اللّه فى العالمين, عزّ صدور يافت بالمشافهة العلية العالية كه مشغول شود به شرح كافى به زبان فارسى تا طوائف عرب و عجم بهره برند. امتثالاً للأمر الأعلى مشغول آن شد و تا حين اين مكتوب ـ كه ربيع الآخر سال هزار و هفتاد و پنج است ـ كتاب «العقل» و كتاب «التوحيد» و كتاب «الحجّة» و كتاب «الإيمان و الكفر» و كتاب «الدّعاء» و كتاب «فضل القرآن» و كتاب «العشرة» و كتاب «الطّهارة» و كتاب «الحيض» و كتاب «الجنائز» و كتاب «الصلوة» و كتاب «الزكوة» و كتاب «الصيام» و كتاب «الحج» و كتاب «الجهاد» و اكثر كتاب «المعيشة» شرح شده, اميدوار است كه به بركت دعاى برادران مؤمن, تا آخر, شرح شود و چون شرح پانزده كتابْ روانه مشهد مقدس رضوى ـ على مشرّفه ألف سلام و تحية ـ شد, اميد هست كه به آن بقعه مباركه نيز روانه شود تا آن برادر و ساير برادران مؤمن, مطالعه فرمايند.

كلام سائل

ديگر معروض مى دارد كه در شرح, به تقريب, چند جا ذكر كرده ايد كه تخلّفِ معلول از علت تامّه جايز است و برهان بر اين مطلب ـ آنچه بنده فهميده ام از كلام شما ـ اين است كه علّت تامّه فعل و علّت تامّه تركِ همان فعل, هر دو با هم در آنِ واحد در مكلّفِ بالفعل مى بايد موجود باشند والاّ تكليفِ محال لازم مى آيد, به واسطه آن كه علّت تامّه هر فعل, جميع ما يتوقّف عليه است و هرگاه اسباب و علل وجودِ فعل و همچنين اسباب و علل تركِ فعل, بالفعل موجود نباشند, تكليف آن مكلّف از بابت تكليف نجّار خواهد بود به ساختن كُرسى, وقتى كه اسباب و علل كرسى موجود نباشد و نه اسباب و علل ترك كرسى. پس در اين وقت, نه قادر به ساختن كرسى خواهد بود و نه قادر بر

صفحه از 161