تكمله اي بر مقاله پرسشهايي درباره چند حديث - صفحه 164

گرچه فرصت كافى براى بررسى و اثبات آنها وجود ندارد و اساساً هدف اين مقاله, اثبات اين اصول و قواعد نيست; بلكه آنها در نزد نگارنده به عنوان اصول مسلّم و قطعى تلقّى شده اند و آنها را محور استنباط ها و اجتهاد هاى خود, قرار داده ام.
اين قوانين و اصول, عبارت اند از:
يك. اصل اوليّه درباره روايات و احاديثى كه در كتاب هاى روايى وجود دارد, عدم اعتبار (نه نادرستى) است و طبق اين اصل, در بادى امر, به هيچ روايتى نمى توان اعتماد كرد, مگر آن كه پس از تبيّن و جستجو, و اعمال قواعد علمى, خلاف آن ثابت شود و اعتبار روايتْ معلوم گردد.
دو. شرايط اعتبار و صحّت روايات, بر دو دسته اند:
الف) شرايط معتبر بودنِ سند;
ب) شرايط معتبر بودن محتوا.
اگر روايتى فاقد سند معتبر باشد, آن روايت, غير قابل اعتماد و غير قابل استناد خواهد بود و استدلال بر اساس محتواى آن ممنوع است; زيرا صحّت و اعتبار محتوا, فرع بر صحت و اعتبار سند است. به عبارت ديگر, تا زمانى كه صحيح و معتبر بودن سندْ معلوم نشده باشد, بررسى و استدلال درباره متن, جايز نيست و فايده اى هم ندارد.
سه. شرايط معتبر بودن سند, عبارت اند از:
1. مُسند بودن. پس حديث بدون سند (غير مسند), فاقد اعتبار است.
2. متّصل بودن. بنابراين, حديث غير متّصل (منفصل و منقطع), اعتبار ندارد.
 3. ثقه و راستگو بودن همه راويان موجود در سند. پس روايت كسى كه ثقه و راستگو نباشد, يا ثقه بودنش احراز نشده و يا مشكوك و مختلف فيه است, اعتبار ندارد و هرگاه يك نفر كه ثقه بودنش معلوم و محرز نيست در سند روايت باشد,سند را بى اعتبار مى نمايد.
4. روايتى كه نقل كننده اش اهل غلو و اغراق باشد, حدّاقل در زمينه هايى كه متّهم به غلو است, مقبول واقع نمى شود.
اينها حدّاقل شرايطى هستند كه براى اعتبار و صحّت سند, ضرورت داشته,

صفحه از 174