تكمله اي بر مقاله پرسشهايي درباره چند حديث - صفحه 165

در اين مقاله به عنوان دستورالعمل تحقيق براى نگارنده كاربرد دارند. البته غير از اينها شرايط ديگرى هم هست كه چون در اين نوشته كاربرد ندارند, از ذكر آنها خوددارى مى كنم.
چهار. نقل روايتِ ضعيف و مشكل دار, ممنوع و حرام است, مگر آن كه قصد از روايت كردنِ آن, بيان ضعف و نادرستى اش باشد كه در اين صورت, بر هر گوينده و نويسنده اى واجب است كه مراتب ضعف و اِشكال روايت را اعلام كند.
اين اصول و ضوابط, بر نوشته حاضر حاكم اند و چون نگارنده در مطالعه اجمالى روايات مقاله مورد بحث, از عدم اعتبار سندى تمام آنها اطمينان پيدا كرد, لذا فقط به بررسى سندى درباره روايات, اكتفا خواهد شد. به اين معنا كه نيازى به ذكر اصول و شرايط صحّت متن, احساس نشد. بررسى متن, در صورتى ضرورت دارد و مفيد است كه استناد روايت به گوينده اش اثبات شود و بدون اثبات استناد محتوا به گوينده, بررسى درباره متن, ملازم با به هدر دادن وقت و انرژى و كارى عبث و بيهوده است.

بررسى درباره روايات مقاله

«پرسش هايي…»

روايت اوّل

1. اين روايت را علامه مجلسى از كتابى ناشناس كه نويسنده اش نيز معرّفى نشده, به صيغه مجهول «رُوى» از سلمان فارسى نقل كرده است. ساده ترين قضاوت درباره چنين روايتى كه از كتابى ناشناس و نوشته فردى ناشناس و به صورت غير مُسند نقل شده, اين است كه بگوييم با توجّه به وضعيت موجود, هيچ گونه اعتبارى ندارد و مردود است و استناد آن به سلمان فارسى و هيچ كس ديگر, قابل اثبات نيست. پس طبق ذيل اصل دوم, پرونده بررسى درباره آن بايد بسته شده, به بايگانى سپرده شود. بنابراين, از نگارنده مقاله تعجّب مى كنم كه چه طور رغبت كرده است به بررسى درباره محتواى متونى بپردازد كه معلوم نيست بتوان حتّى نام روايت بر آنها نهاد. به مصداق «ثبِّتِ الأرضَ ثمّ انقش», ابتدا بايد قابل استناد بودن روايت ها اثبات و سپس به اين

صفحه از 174