معرفي كتاب «مكاتيب الرسول (ص)» - صفحه 197

بلاغت نامه ها

از خصوصيات بارز نامه هاى رسول خدا, ايجاز و خلاصه بودن نامه هاست و اين,خود, باعث صراحت و جلوگيرى از ملال آور بودن آنها شده است. اصولاً زبان عربى در جاهليت و در صدر اسلام, زبانى خالص و عارى از الفاظ غريب بود; زيرا تا آ ن زمان, اعراب با غير اعراب, مأنوس نشده بودند و كم تر اختلاطى در گويش و نوشتار آنان وجود داشت; ليكن از اواخر دولت اموى , اين خلط و مزج به وجود آمد و زبان عربى از آن فصاحت اوّليه خود, فاصله گرفت.

وجود الفاظ غريب در نامه ها

به دليل بلاغت والايى كه در كلام رسول خدا وجود داشت و به لحاظ مراوده اى كه ايشان با اقوام مختلف و شعرايى داشت كه هر يك در فصاحت و بلاغت, يدِ طولا داشتند, وجود الفاظ فخيم يا عجيب و مشكل, امرى طبيعى بود و اين, خود, دليل بر افصح بودن پيامبر شمرده مى شد, به حدّى كه نقل شده گاهى امير مؤمنان, وقتى سخنان ايشان را مى شنيد, به پيامبر(ص) مى گفت: «اى رسول خدا! ما همگى فرزندان يك پدريم, در حالى كه مى بينم شما به زبان ها و لهجه هاى تمامى اقوام عرب, صحبت مى كنيد.» حضرت در جواب مى فرمود: «خداوند, مرا اين گونه پرورده است و چه نيكو پرورشى است!». ۱
بايد اشاره كرد كه غرائب موجود در آن نامه ها, هيچ گونه ضررى به فصاحت آنها وارد   نمى ساخت; چرا كه براى گيرندگان آن نامه ها روشن بود; گرچه امروز, دشوار به نظر برسند.
نكته قابل توجّه ديگر, اين كه پيامبر(ص), حتى براى حاكمان عجم نيز به زبان عربى نامه مى نوشت و دليل آن هم اين بود كه مى خواست اولاً به اين وسيله, اعجاز قرآن را به آنان تفهيم كند; ثانياً با آنان ارتباط و اُلفت برقرار نمايد; ثالثاً استقلال و حاكميت اسلام را به آنان نشان دهد.

1.اين روايت, فقط در حاشيه السيرة الحلبية (ج ۳, ص ۸۴ و ۹۶) يافت مى شود.

صفحه از 199