كتاب «أحاديث أهل البيت (ع) عن طرق أهل السنة» - صفحه 146

كتاب «أحاديث أهل البيت(ع) عن طرق أهل السنّه» اثرى درخور ستايش

على نصيرى

درآمد

به استناد «آيه تطهير», عصمت ائمّه اطهار(ع) در تمام زمينه ها از جمله گفتار و كردار, اثبات مى گردد, چنان كه با تكيه به «حديث ثَقَلين», حجّيت گفتار آنان, در كنار قرآن, و عدم راهيافت خطا و كژى در آن تا پگاه قيامت, فراچنگ مى آيد. عصمت امامان(ع) و حجّيت گفتار و كردار آنان, منبعى سرشار را براى فهم نظرگاه هاى اسلام, در كنار قرآن و سنّت رسول اكرم , در پيش روى مسلمانان مى گشايد و آنان را از فقر فهم دين, رها مى سازد و همان گونه كه در حديث ثقلين پيش بينى شده , از انحراف و گمراهى نجاتشان مى دهد.
امّا دريغ و درد كه عامّه مسلمانان, با دخالت دست ها و انديشه هاى ناپاك, به دو اصل عصمت و حجّيت گفتار ائمه(ع) همسان با رسول اكرم, تن در ندادند و ديدگاه هاى آنان را همسطح با سخنان صحابيان و تابعيان دانستند.
در اين ميان, تنها شيعه قدر ميراث گرانسنگ روايى اهل بيت(ع) را شناخت و انديشه وران شيعى, از آغازْ   تمام كوشش و تلاش خود را به كار بستند تا اين ميراث, براى نسل هاى آتى ضبط و ثبت گردد. بدين ترتيب, در جوامع روايى شيعه, روايات اهل بيت(ع) در كنار سنّت نبوى آمده كه عموماً از طريق راويان عادل, موثّق, ضابط و امامى نقل شده اند.
گرچه گروهى از محدّثان بزرگ اهل سنّت, از روى تعصّب يا بر اثر فشار دستگاه هاى حاكم, از انعكاس روايات اهل بيت(ع) در جوامع روايى خود, اجتناب ورزيده اند يا بخش مختصرى را آورده اند, با اين حال, با فحص و تتبّع در لابه لاى كتبى كه به نحوى به يادكردِ روايات اهتمام داشته اند, مى توان به حجم قابل توجّهى از اين نمونه روايات, دست يافت.
گردآورى چنين رواياتى ـ يعنى روايات اهل بيت(ع) كه از طرق اهل سنّت و در منابع آنان نقل شده است ـ مى تواند نتايج ذيل را به همراه داشته باشد:
1. ميزان توجّه و اهتمام محدّثان اهل سنّت به روايات اهل بيت(ع) در سايه ميزان نقل روايات, دست يافتنى است, همان گونه كه عدم يادكردِ اين گونه روايات, از عدم اهتمام ْحكايت دارد.
2. از نوع گزينش روايات مى توان دريافت كه آيا آنان, آزاد انديشانه و بدون پيش داورى, صرفاً براى دستيابى به نظر گاه هاى اهل بيت(ع), اين روايات را آورده اند يا آن كه گزينش نوع روايات, حكايت از تحميل نگاهى خاص به آنان دارد. به عبارت روشن تر, گرچه به نظر مى رسد كه پيش داورى ها در منابعى كه صرفاً به گردآورى روايات يا آرا پرداخته اند, راه ندارد; اما بايد اذعان داشت كه نوع گزينش و حتى چينش آنها مى تواند بازگو كننده پيش داورى ها باشد.
3. با اين كار, تطبيق ميان روايات اهل بيت(ع) كه از طريق اهل سنّت نقل شده با رواياتى كه از طريق اماميه نقل شده, از نظر محتوا و متن, ميسّر مى شود و مى توان نتيجه گرفت كه آيا متن روايات, بدون كم و كاست, حذف و تقطيع و احياناً تحريفى در منابع اهل سنّت آمده يا آن كه اين آفت ها در آنها راه يافته است.
4. وجود رواياتى كه متناً با روايات   اهل بيت(ع) در جوامع روايى شيعه منطبق است, صحّت متن و صدور اين روايات را تقويت مى كند.به عنوان مثال, اگر به استناد روايات اماميه از اهل بيت(ع), مطهّر بودن آب ثابت شود و عين همين مدّعا در روايات اهل بيت(ع) كه از طرق اهل سنّت نقل شده, آمده باشد, ادّعاى مطهّر بودن آب, از استحكام بيشترى برخوردار مى شود, هرچند روايات دسته نخست, از نصاب لازم براى حجّيت برخوردار باشند; نظير اجماع مسلمانان كه در صورت هم راستا بودن با اجماع شيعه, باعث تقويت آن مى گردد.
5. در صورتى كه راويان روايات اهل بيت(ع), به رغم غير امامى بودن, داراى ساير شرايط صحّت روايت, اعم از عدالت يا وثاقت ضبط باشند و چنين روايتى در منابع روايى شيعه منعكس نشده باشد, مى تواند به عنوان سندى دينى براى دفاع و تقويت مدّعايى در حوزه دين به كار آيد, گرچه به خاطر فقدان آن روايت در منابع شيعى, از آن نمى توان در حدّ يك دليلْ بهره جست.
اين نتايج, به حق چنان ارزشمند است كه بايسته است براى دستيابى به آن,منابع اهل سنّت را به صورت ميدانى مورد بحث و جستجو قرار دهيم; كار و آرمان بزرگى كه به دست گروهى از انديشمندان متعهّد شيعه در دهه هاى اخير با تلاش گسترده انجام يافته و نخستين جلد از دستاوردهاى گرانسنگ اين كوشش والا, با عنوان أحاديث أهل البيت(ع) عن طرق أهل السنة منتشر شده است. و مقاله حاضر به هدف معرّفى اين كتاب, فراهم آمده است.

صفحه از 152