كتاب شناسي ترجمه كتابهاي حديثي (1) - صفحه 136

و نيز شمس الدين سرخسى (م 490 ق) در ذيل فتواى ابوحنيفه مبنى بر جواز قرائت سوره حمد به فارسى در نماز, روايتى را به عنوان مستند ابوحنيفه نقل كرده كه متن آن چنين است:
روى انّ الفرس كتبوا إلى سلمان ـ رضى اللّه عنه ـ أن يكتب لهم الفاتحة بالفارسية, فكانوا يقرؤون ذلك فى الصلاة حتى لانت السنتهم للعربية. ۱
اما قراين و شواهد صحت اين دو روايت را چندان تأييد نمى كند. مثلاً تعبير (چنين گفتند) در روايت اسفراينى, و (رُوِيَ) در روايت سرخسى نشان دهنده ترديد خود آنها به صحت چنين انتسابى است. و در خواست گروهى از ايرانيان از سلمان, با تاريخ فتح ايران و مسلمان شدن مردم آن و تاريخ حيات سلمان سازگار نيست. اين ادعا هم كه درخواست كنندگان ايرانيان ساكن يمن بوده اند, ادعايى است كه نمى توان به آسانى آن را پذيرفت, زيرا عادتاً بسيار بعيد است كه كسانى سال ها در كشور يمن ساكن بوده باشند و با زبان عربى آن چنان بيگانه باشند كه حتى از عهده قرائت سوره حمد برنيايند. به هر روى, نخستين ترجمه چاپ شده قرآن, قرآن آستان قدس رضوى است.
نيز معلوم نيست نخستين ترجمه حديث در چه قرنى, به دست چه كسى, و از چه كتابى بوده است؟ آيا اصولاً باتوجه به دغدغه عالمان شيعه براى گردآورى احاديث, و در امان نگاه داشتن آنها از تحريف, دست كم تا قرن پنجم و ششم مجالى براى اين كار مى يافته اند؟! با توجه به ترجمه هايى كه به دست ما رسيده است, مى توان تاريخ ترجمه كتب حديث را به دو دوره كاملاً متمايز تقسيم كرد:

الف. دوره پيش از صفويان

درباره اين دوران بايد گفت كه پرونده اين دوران آن اندازه كم برگ است كه مهم ترين ويژگى آن امرى سلبى, يعنى فقدان يك حركت فرهنگى گسترده براى ترجمه حديث

1.المبسوط, ج , ص ۳۷.

صفحه از 139