كتاب شناسي ترجمه كتابهاي حديثي (1) - صفحه 137

است. درباره چرايى آن, دلايلى مانند: پراكندگى شيعيان به شكل اقليت هاى مذهبى در اكثر نقاط ايران, اشتغال عالمان در ديگر عرصه هاى علمى و اولويت هايى كه براى پرداختن بدان ها قايل بودنده اند كه در بالا به نمونه اى از اولويت ها اشاره شد ـ , فشارها و تنگناهايى كه از سوى حاكمان بر شيعيان عموماً و بر عالمان شيعه خصوصاً روا داشته مى شد, اختلافات مذهبى كه از يك طرف, عامل برهم زننده آرامش و امنيت اجتماعى, و از سوى ديگر عاملى بود براى صرف توان علمى اهل علم به منظور اثبات حقانيت مذاهب را مى توان بر شمرد. اين عوامل و ديگر عوامل ناگفته, موجب مى شد كه پرداختن به كار ترجمه, چندان اولويتى برنداشته نباشد.

ب. دوران پس از روى كار آمدن صفويان

همان گونه كه مى دانيم حاكميت صفويان دگرگونى هاى ژرفى در عرصه سياسى, اجتماعى, فرهنگى و دينى به دنبال داشت. بى شك مهم ترين دگرگونى در حوزه فرهنگ و دين, رسميت يافتن مذهب شيعه در ايران بود. گرايش مردم ايران به مذهب شيعه و به وجود آمدن وحدت مذهبى از يك سو و از بين رفتن عوامل بازدارنده اى كه پيش از آن عالمان دينى با آن مواجه بودند از سوى ديگر, زمينه مناسبى را براى ترويج فرهنگ دينى فراهم آورده بود. به بيان ديگر, وجود مخاطبانى به گستره پهنه ايران و فقدان هرگونه مانع, بسترى براى ورود به عرصه هايى نو براى ترويج معارف دينى در ميان توده ها بود. از همين رو, در اين دوران, هم فارسى نويسى و هم ترجمه آثار دينى در كانون توجه عالمان قرار مى گيرد; به گونه اى كه مى توان آن را آغاز حركت نسبتاً گسترده فرهنگى دانست كه با ظهور مجلسى دوم به اوج خود مى رسد. در اين دوره, به پرونده ترجمه كتاب هاى حديثى برگ هايى افزوده شد. از ميان عالمانى كه در اين جهاد فرهنگى سهم بيشترى داشته اند, مى توان از اين كسان نام برد:
على بن حسن زوارى (م ق 10);
ملا فتح اللّه كاشانى (م 988ق);

صفحه از 139