منبعي تازه ياب براي تدوين ديوان اشعار معصومان(ع) - صفحه 98

چهارده معصوم (ع) خواهد بود ـ بسته نمى شود, دست كم تصوّرى صحيح تر و روشن تر از چند و چون اين اشعار و انتساب آنها به معصوم فرادست مى آيد.
در دسترس نبودن امثال همين مآخذ و عدم بررسى آنها سبب شده تا برخى از پژوهشگران و متن پژوهانْ داورى هاى سست و سهل انگارانه اى در اين زمينه ها ارائه دهند و پُرسمان نصوص منظوم منسوب به أهل بيت (ع) را چندان جدّى نگيرند.
علاّمه محمد قزوينى ـ كه گاه, تحقيق در بعض جوانب تاريخى و ادبى را به مرز وسواس مى كشاند! ـ در اين جا آسانگيرانه چُنين اظهار نظر مى كند:
جميع اشعار خوب عالم را شيعه به حضرت امير نسبت مى دهد و اگر جميع اشعار شعراى معروف را ـ كه همه كس به اسم و رسم مى شناسد ـ از ديوان حضرت امير بردارند , فقط دو جلد دو طرف كتاب خواهد ماند! ۱
بى وزنى و بى ارجى چُنين داورى كلّى گويانه اى در ترازوى تحقيق, حاجت به بيان ندارد; ليك خاطرنشان مى كنيم كه:
اوّلاً, قديمى ترين منابعى كه بسيارى از اين اشعار را به نام امام (ع) ثبت كرده اند, شيعى نيستند;
ثانياً, حتى بعضى از اشعار شاعران ديگر كه به اين ديوان راه يافته است, چندان مشهور نيست كه (همه كس به اسم و رسم بشناسد!);
ثالثاً, بسيارى از اشعار موجود در اين ديوان ـ تا آن جاكه تتبّعات فعلى , مثل تتبّعات كامل سلمان جبورى در تذييل أنوار العقول , نشان مى دهد ـ , به قائل شناساى ديگرى منسوب نيستند و چُنان نيست كه از ديوان, فقط جلد آن باقى بماند! ۲

1.مرزبان نامه, به تصحيح محمد روشن, انتشارات اساطير, چ ۳, ۱۳۷۶ ش, ص ۶۳۲. قزوينى همچُنين, وقتى در يكى از نامه هايش از كتاب هاى (منحول) ياد مى كند, از (ديوان حضرت امير(ع)) هم سخن به ميان مى آورد (ر.ك: نامه هاى قزوينى به تقى زاده, به كوشش ايرج افشار, ص ۱۱۹).

2.شگفتا كه نظير اين سخن در سال هاى اخير هم تكرار شده است (ر.ك: كتاب ماه ادبيات و فلسفه, ش ۳۸, ۱۶).

صفحه از 121