شرح صدر المتألهين بر اصول الكافي - صفحه 67

آنچه كه در اين دنياست، داراى حقيقتى روحانى است كه به كمك آن، خداى تعالى حمد و تسبيح مى شود. ۱
صدرالمتألهين مقصود از اهل ذكر را در آيه شريف « فاسئلوا أهل الذكر، إن كنتم لا تعلمون؛ اگر نمى دانيد، از اهل ذكر بپرسيد» ، صاحبان مكاشفات مى داند، كه مى توانند دانش را از عالم بالا (لوح محفوظ) به استقلال، بسان پيامبر اكرم(ص) يا به پيروى آن حضرت، بسان اهل بيت(ع)بر صفحه جانشان جارى سازند. ۲

ويژگى هاى كتاب

ملاصدرا برخلاف علامه مجلسى - كه متن روايت را در بالاى هر صفحه نقل كرده و شرح آن را در پايين صفحه آورده - ، شرح و تفسير احاديث را در متن كتاب، پس از نقل متن روايات، جاى داده است. او، در ابتدا، سند روايت را به نقل از الكافى ارائه مى كند و پس از ذكر نام هر راوى، به صورت مزجى، به بحث هاى رجالى درباره وثاقت يا ضعف او پرداخته، آن گاه متن روايت را نقل كرده و در پى آن، روايت را از جهت لغوى و مدلولى شرح داده است. از اين جهت، شرح ملاصدرا به شرح ملاصالح مازندرانى نزديك است.
امتيازاتى كه مى توان براى اين كتاب برشمرد، به شرح ذيل است:

1. ارائه بحث هاى مبسوط و دقيق رجالى

علامه مجلسى، با اختيار سبكى ويژه، پس از نقل روايت تنها به ذكر درجه روايت از نظر مقبوليت و ضعف با عباراتى نظير صحيح، صحيح كالحسن، موثّق، حسنه، ضعيف و... بسنده كرده است. در واقع، ايشان نتيجه نگرش و بررسى رجالى خود را در قالب اصطلاحات ويژه رجالى و حديثى منعكس مى سازد، بى آنكه به بررسى رجالى ميدانى تك تك راويان بپردازد؛ اما صدرالمتألهين بررسى هاى رجالى مبسوطى را درباره هر يك از راويان ارائه مى كند.
به عنوان مثال، ايشان بحث نسبتاً مبسوطى را به اثبات وثاقت زرارة بن اعين ۳ و اَبان بن تغلب ۴ اختصاص داده است.

1.شرح اصول الكافى، ج ۲، ص ۱۴۹.

2.همان، ص ۲۶۱.

3.همان،ص ۱۶۹ - ۱۶۶.

4.همان، ص ۱۹۴.

صفحه از 79