سير نگارشهاي اهل سنّت در حوزه مصطلح الحديث(1) - صفحه 120

مى توان امور زير را از اختصاصات و ويژگى هاى اين دوره بر شمرد :
1. توسعه و گسترش جرح و تعديل و نقد رجال از سوى علما به دليل شيوع ضعف و كثرت بدعت ها و فرق مختلف.
2. امتناع از قبول و پذيرش روايات مجاهيل يا صالحان نااهل براى روايت.
3. تلاش براى كشف مشكلات موجود در احاديث و ايجاد قاعده اى براى شناخت احاديث مختلف و روشن ساختن حكم هر يك.
در همين رابطه، براى شناخت حديث صحيح و اخذ آن از كسى كه آنها را مستقيماً از پيامبر (ص) شنيده است، تلاش هايى صورت گرفت. قواعدى كه براى شناخت حديث صحيح در اين دوره ايجاد شد، در كتاب خاصى گردآورى نشده است؛ ولى شافعى بحث هاى پراكنده اى در اين زمينه دارد. وى در كتاب الرسالة، درباره حديثى كه حجّت است، شروط صحت حديث، شروط حفظ راوى، نقل به معنا و روايت مدلّس و قبول روايت وى مطالبى را ذكر كرده است. اين دانشمند در كتاب الأم نيز در مورد حديث حسن و حديث مرسل بحث كرده است، لذا عده اى كتاب شافعى را اولين كتابى مى دانند كه در زمينه علوم حديث به دست ما رسيده است.

دوره سوم. دوره تدوين مصطلح الحديث به شكل پراكنده

اين دوره از ابتداى قرن سوم تا نيمه اول قرن چهارم ادامه دارد و در آن دوره -كه به دليل نگارش صحاح سته، به قرن طلايى تدوين حديث اهل سنت مشهور است - علما به بحث و بررسى متون و اسانيد پرداختند و اصطلاحات حديثى براى هر يك از انواع حديث ابداع نمودند. در اين عهد، كتابى كه به طور مفصل متضمن قواعد اين علم باشد و يا ضوابط آن اصطلاحات را تذكر دهد وجود ندارد. تنها كتاب العلل الصغير ابو عيسى محمّد بن عيسى بن سَوْره ترمذى (م 279 ق) از اين دوره در دست است كه مؤلف، اين كتاب را خاتمه كتاب جامع خود قرار داده است.

صفحه از 128