تازه ترين موسوعه حديثی شيعه - صفحه 125

در لفظ و تعبير كمترين كاستى پذيرفته باشد - نزد ايشان گردآمد و محفوظ ماند. اكنون اين گنجينه ها، منبع مورد اعتماد ما در عقيده و شريعتند، و حديث نزد ما به منزله وحى است؛ اگرچه معجزه نباشد. ۱
و اما مانعان كه با نابودسازى مكتوبات حديثى، هزاران حديث از احاديث پيامبر(ص) را از دست دادند، به ناگزير بر آراى اشخاص تكيه كردند و به اجتهادات ناشى از خواسته هاى اين و آن پناه آوردند. بدعتگذارى و جعّالى در شريعت و احكام آن، از يكسو پيامد فقدان نصوص نزد ايشان بود، و از ديگر سو، ناشى از آنكه منافقان، از راه تحريف و تقطيع و جعل احاديث معارضى كه حديثهاى بازمانده را مسخ مى كرد، به همان مقادير بازمانده از حديث شريف آسيب رساندند، و امكان بهره ورى از آن از ميان رفت.
در همين حال، صحابيان نيكوكار و ائمه اطهار از اهل بيت(ع) و آنان كه راه نيكوى ايشان را پى گرفتند، از هيچ كوششى در راه كتابت و صيانت حديث فروگذار نكردند و ثمره تكاپوهاى ايشان، همين اندوخته هاى سترگ ميراث حديثى است كه در اختيار ماست، و خداوند را بر آن سپاس مى گوييم و مى ستاييم.
پس از عصر حضور مستقيم معصومان(ع) هم، عالمان به گردآورى و تنظيم آن مؤلفات پراكنده در مؤلفاتى بزرگ و فراگير اهتمام كردند كه به نام «اصول اربعه» (/اصلهاى چهارگانه) خوانده شده و از اين قرارند:
1 . الكافى از محمد بن يعقوب كلينى رازى بغدادى (م 329 ق)، كه مؤلف، آن را در طول بيست سال گردآورده، و مشتمل است بر بيش از شانزده هزار حديث كه در باب اصول و فروع دين و بر حسب «كتاب»ها و «باب»هاى مختلف سامان يافته اند.
2 . صدوق (م 38 ق) در كتابُ مَن لا يحضُرُه الفقيه.
3 و 4. طوسى (م 460 ق) در دو كتاب الاستبصار و تهذيب الأحكام.

1.ر.ك: تدوين السنة الشريفة، بخش يكم، ص ۲۶ - ۲۷.

صفحه از 133