تازه ترين موسوعه حديثی شيعه - صفحه 124

درشتى كردند؛ و همان گونه كه در آغاز دعوت با آن حضرت برخورد كردند، برخورد نمودند. از اين همه سخت تر، آن است كه نام «قرآن» را، دستاويز مقابله با سخن پيام آور قرآن و بى اعتنايى به فرمان و سخن او ساختند.
هنگامى كه پيامبر(ص) درگذشت، اين استيزه گران مانع حديث، بر اريكه حكومت جستند، ۱ در پس نام حمايت دين و رعايت مسلمين پنهان شدند و به ستيزه با حديث پرداختند. چندى از وفات پيامبر(ص) نگذشته بود كه به صورت علنى، از كتابت و نقل و نشر حديث، ممانعت كردند و به تدريج، از راه بَردريدن و سوزانيدن و به آب شستن احاديث مكتوب، و منع راويان حديث تا به مرز تهديد و تبعيد و به زندان افكندن، جنبشى برپا ساختند تا حديث و متون و كتابهاى حديثى را ريشه كن سازند و از ميان بردارند. ۲
امت در برابر اعمال فشار حكومتگران فرمانبردار شده بود، ولى كسانى كه روى در روى فعاليتهاى حكومتگران ايستادند، نيكان صحابه، و پيشاپيش ايشان امام اميرالمؤمنين(ع) و فرزندان و پيروان آن حضرت، بودند. امام(ع)، خود، به كتابت و گردآورى حديث پرداخت، سخنان بى پرده و مخاطره آميزى بر ضدّ منع حديث و مانعان بر زبان راند، امت را به تدوين حديث برانگيخت، و زبان به تحسين و تشويق حديث و محدّثان گشود، تا جايى كه در اين زمينه «پيشرو معارضان» شد.
فرزندان آن حضرت، يعنى ائمه طاهرين(ع) و ياران ارجمندش، نيز همين شيوه را پيش گرفتند. اين ياران، به رغم دشواريها و تنگناها، به گردآورى و نشر كتب حديث دست يازيدند و در كار خود به اهل بيت(ع) اقتدا كردند. بدين ترتيب، گنجينه هاى حديث شريف، با همان نصوصى كه مستقيماً از پيامبر و خاندان ايشان(ع) نقل گرديده و - بى آنكه

1.پيامبر(ص)، امت را از كسى كه در آينده نزديك بر اريكه بنشيند و روايت حديث از پيامبر(ص) را منع كند، تحذير فرموده بود، كه اين خود از شواهد و دلايل نبوت به شمار است(ر.ك: تدوين السنة، ص ۳۵۶ و ۴۸۱).

2.ر.ك: تدوين السنة الشريفة، ص ۴۳۱ - ۴۳۷.

صفحه از 133