نگاهي به «خطبة الافتخار و خطبه تطنجيه» - صفحه 80

اين خطبه را اعاظم از عرفا در كتب و مسفورات خود ذكر كرده اند. از حيث سند قابل خدشه است، ولى مدلول آن اگر اين خطبه از حضرت مولا هم نباشد، در كمال صحت و اتقان است و متعاضد است با روايات ديگرى كه داراى مضامين بلندتر و كامل تر از مدلول اين روايت مى باشد.
علاوه بر اين روايات، عقل صريح حكم مى كند بر اينكه انسان كامل به واسطه استعداد تام قدرت سير در مراتب ملكوت و ظهور در عالم وجود را دارا مى باشد، مأخذ مختار عرفاى اسلامى همين روايات است. نبايد توقع داشت كسانى كه عمر خود را صرف تحقيق مسائل كلامى و فقهى و مبانى اصول كرده اند و حول اين قبيل مسائل عاليه نگشته اند، اين قسم از مبانى را تصديق كنند؛ چون فهم اين روايات در نهايت غموض است. لذا در بين قدماى از روات اخبار اهل بيت(ع) و اقدمين از حاملان اخبار شيعه - رضوان اللّه عليهم - كسانى هستند كه به واسطه نقل پاره اى از احاديث در شأن ائمه كه داراى مضمون بلندى بوده است، متهم به غلو شده اند.
برخى از قدماى محدّثان اماميه جماعت زيادى را رمى به غلو كرده اند و بعدها متأخرين از اهل رجال و اعاظم از اهل درايه و حديث آنها را از ثقات شمرده اند...
انكار اين قبيل از روايات به اعتبار مضمون و مدلول، انكار فضايل اهل بيت عصمت و طهارت و انكار مقامات معنوى آنهاست. اعراض از همه اين روايات، به عقيده نگارنده، ظلم به اهل بيت(ع) است.
اى كاش خدشه در سند برخى از اين روايات مى نمودند، ولى مدلول آن را انكار نمى كردند... روايات فراوانى كه داراى همين مضامين هستند در بحارالأنوار (ج 39، ص 335، و ج 25، ص 22 و 23 و 372) و مفاتيح الجنان (دعاى

صفحه از 77