مروري بر كتاب «دانش دراية الحديث»و... - صفحه 185

مفرد، حديث مروى از يك راوى را گويند؛ ولى متفرد آن است كه در يك كتابِ حديثى آمده باشد و توجهى به راوى آن نباشد، كه يك نفر است يا بيشتر. البته در تعابير فقها گاهى از مفرد تعبير به متفرد مى شود، مثل متفردات سكونى و اسحاق بن عمار.
هيچ يك از علماى دانش درايه از اصطلاحى به نام «متفرد» نام نبرده اند. ۱ و تفرد بخارى يا مسلم و يا يكى ديگر از مؤلفان جوامع حديثى نيز چون با لحاظ اصل سند (طرفى كه راوى، روايت را مستقيماً از معصوم نقل مى كند) نيست، داخل در نوع مفرد نسبى مى گردد؛ يعنى تفردى كه در اصل سند واقع نشده، بلكه تفرد در آن يا در اواسط سند صورت پذيرفته و يا نسبت به جهت خاصى بوده است. ۲ مؤلف محترم، اختلاف صيغه را در ماده «فرد»، منشأ تعدد معنا تصور كرده است.
15 . در صفحه 117، آمده است:
حديث مفرد، حديثى است، كه راوى آن يك نفر باشد و غير از او كسى، آن را از قائل حديث روايت نكرده باشد و به آن «غريب الاسناد» نيز گويند. و آن حديثى است، كه راويان آن در تمام طبقات، يك نفر باشد.
حديث غريب الاسناد - كه مؤلف محترم در صفحه 119 نيز براى آن تعريف درستى ذكر نكرده اند - حديثى است كه متن آن را جمعى معين از اصحاب امام معصوم(ع) روايت كرده و معروف باشد؛ اما يك راوى آن را از غير صحابه مذكور نقل كند كه به آن «غريب من هذا الوجه» نيز گفته مى شود. ۳ خوب به چه كسى گفه است كه حديث مفرد، حديثى است كه راوى آن در طبقه اول يك نفر است و غير از او كسى آن را از معصوم(ع) نقل نكرده كه به آن «غريب الاسناد» نيز گفته شود.
حديث غريب الاسناد است، - كه متن آن را جمعى از اصحاب معصوم(ع) نقل كرده اند - معروف است. البته مؤلف محترم، مطلب مذكور را به كتاب دراية الحديث مرحوم استاد

1.جز يك تن از فضلاى معاصر كه وى هم اشتباه كرده و نمى توان كتاب وى را در شمار منابع اين دانش دانست، ر.ك: دراية الحديث، ص ۵۲.

2.ر.ك: مستدركات مقباس الهداية، ج ۵، ص ۱۹۱.

3.ر.ك: الرعاية في علم الدراية، ص ۱۰۷؛تدريب الراوي، ج ۲، ص ۱۰۷؛ الرواشح السماوية، ص ۱۳۰.

صفحه از 195