مديرشانه چى نسبت نداده است؛ امّا با ملاحظه صفحه 52 و 53 از كتاب مذكور، مى توان حدس زد كه منشأ اشتباه، كتاب مذكور است. به هر حال، درست آن است كه بگوييم به حديث مفرد «غريب المتن والاسناد» نيز گفته مى شود.
16 . در صفحه 119، در تعريف حديث «غريب الاسناد» آمده است:
اگر سند حديث داراى يك حلقه و در هر طبقه، يك راوى واقع شده باشد، ولى متن آن معروف باشد، به آن «غريب الاسناد» گويند.
نقصان اين تعريف و اشتباه آن با مطالعه ايراد شماره 15 دانسته مى شود.
17 . در صفحه 123، بعد از تعريف حديث متصل (به نقل از شهيد ثانى) در تفاوت آن با حديث مسند آمده است:
تفاوت اساسى بين متصل و مسند آن است كه در مسند، سماع (شنيدن) شرط نيست، ولى در متصل، سماع از راوى فوقْ شرط است.
مؤلف محترم تصور كرده است كه چون شهيد ثانى در تعريف حديث مسند گفته است: «هو ما اتصل سنده مرفوعاً، من روايه إلى منتهاه إلى المعصوم(ع)»، ۱ و بعد در تعريف حديث متصل و موصول گفته است: «هو ما اتصل إسناده إلى المعصوم(ع) أو غيره، و كان كلّ واحد من رواته قد سمعه ممّن فوقه أو ما هو في معنى السماع كالإجازة و المناولة»، ۲ فرق مسند با متصل در قيد «وكان كلّ واحد من رواته قد سمعه ممّن فوقه...» است، زيرا شهيد ثانى قيد مذكور را در تعريف حديث مسند، نياورده است. از ايشان بايد سؤال كرد كه اگر سماع راوى (و يا يكى ديگر از راههاى تحمّل حديث چون اجازه و مناوله) از راوى مافوق خود، شرط حديث مسند نيست، پس اتصال سند در آن چگونه تحقق مى يابد؟ به راستى آنچه كه ايشان به عنوان فرق ذكر كرده است انسان را شگفت زده مى كند.
فرق بين حديث مسند با متصل - چنانكه از عبارت شهيد به خوبى برمى آيد - اين است كه در حديث مسند، اتصال سند به معصوم(ع) شرط است. بنابراين به حديثى كه موقوف و متصل است، مسند گفته نمى شود؛ درحالى كه در حديث متصل، اتصال سند به معصوم(ع) شرط نشده است و شامل احاديث موقوف (احاديثى كه گوينده آنها غير معصوم از صحابه و
1.الرعاية في علم الدراية، ص ۹۶.
2.همان، ص ۹۷.