مروري بر كتاب «دانش دراية الحديث»و... - صفحه 187

تابعان است) نيز مى گردد. ۱ اگر شهيد ثانى قيد «و كان كل واحد من رواته قد سمعه ممّن فوقه» را در تعريف حديث مسند ذكر نكرده، به خاطر وضوح و ذكر آن در تعريف حديث متصل است. بهتر آن بود كه قيد مذكور را در تعريف حديث مسند مى آورد و آن را از تعريف حديث متصل حذف مى نمود.
18 . در صفحه 136 بعد از تعريف «مصحف» به روايتى كه در آن كلمه اى به مشابه خود تغيير يافته است، در فرق بين تصحيف و تحريف گفته شده است:
در روايت محرّف، شخص تحريف كننده، قصد تحريف و تبديل داشته؛ ولى در تصحيف، قصد تغيير نداشته است.
در تعريف تصحيف و تحريف و فرق بين اين دو، علما سخنان متفاوتى دارند و آنچه مؤلف افاده فرموده از نظر نگارنده درست، ولى ناقص است. توضيح آنكه، برخى تصحيف را در جايى دانسته اند كه نقطه تغيير يابد، مثلاً: بريد به يزيد، و در جايى كه شكل كلمه با بقاى حروف تغيير يابد، آن را محرّف ناميده است. ۲
برخى ديگر تصحيف را اعم از تحريف دانسته اند؛ ۳ زيرا تبديل عاصم الأحول را به واصل الأحدب و كلماتى از اين قبيل را كه در وزن يكى اند و منشأ تصحيف سمع (شنيدن) است، جزو مثال هاى تصحيف ذكر كرده اند. ۴
برخى ديگر هيچ فرقى بين اين دو قايل نشده اند و اطلاق هر يك را بر ديگرى جايز دانسته اند. ۵ و برخى ديگر چون صاحب لب اللباب گفته است كه در تصحيف، كلمه به مشابه خود تغيير مى يابد و در تحريف گفته است:
هو ما غيّر سنده أو متنه بغيره و لو بما لا يناسبه؛ لإثبات مطلب فاسد. ۶

1.آيةالله جعفر سبحانى نيز همين فرق را در كتاب اصول الحديث و احكامه، ص ۵۸، بيان كرده و گفته است: «و بذلك يعلم أنّ النسبة بين المتصل والمسند بالمعنى المصطلح عموم و خصوص مطلق».

2.مقباس الهداية، ج ۱، ص ۲۴۳.

3.همان.

4.ر.ك: الرعاية في علم الدراية، ص ۱۱۰؛ مقباس الهداية، ج ۱، ص ۲۴۱.

5.ر.ك: مستدركات مقباس الهداية، ج ۵، ص ۲۲۳، مستدرك رقم ۷۷.

6.لب اللباب (ميراث حديث شيعه، دفتر دوم)، ص ۴۵۶.

صفحه از 195