چنان كه ملاحظه مى شود، از كلام وى سه فرق قابل استفاده است: اوّل، آنكه تحريفْ اعم از تصحيف است؛ زيرا در تحريف، تغيير كلمه به مشابه خود شرط نيست و اگر به غير مشابه خود نيز تغيير بيابد، باز هم محرّف ناميده مى شود. دوم، آنكه از كلمه «لإثبات» استفاده مى شود كه وى در تحريف، تغيير كلمه را از روى عمد مى داند نه خطا . سوم، آنكه تغيير مزبور در جهت فساد صورت مى گيرد، در مقابل جايى كه تغيير عمدى براى اثبات مطلب حقى صورت مى پذيرد. به نظر نگارنده، آنچه صاحب لب اللباب فرموده، به واقع، عرف و لغت نزديك تر است تا سخن ساير علما - اگرچه برخى در فرق سوم خدشه كرده اند - ۱ و چون مؤلف محترم فقط فرق دوم را ذكر كرده است، نگارنده نيز در ابتداى بحث گفت كه سخن وى درست، ولى ناقص است؛ ولى از نظر بسيارى از علماى دانش درايه نادرست است.
19 . در صفحه 191، اولين مثالى كه براى اضطراب در متن ذكر شده چنين است:
فضيل بن يسار عن أبى جعفر(ع) قال: لا يحرم من الرضاع إلاّ المجبورة، أو خادم أو ظئر، ثم يرضع عشر رضعات يروى الصبى و ينام.
سپس مؤلف محترم در توضيح مثال گفته است:
سيدمحمد عاملى، پس از نقد سند آن، به جهت وجود محمد بن سنان مى گويد: اين روايت را شيخ صدوق در من لا يحضره الفقيه به طريق صحيح از حريز و او از فضيل بن يسار نقل كرده و نقل صدوق خالى از ذكر عدد است.
اغلب علماى دانش درايه، حديث مضطرب المتن را حديثى دانسته اند كه متن آن به دو گونه مختلف روايت شده است. ۲ از علماى شيعه تنها صاحب وصول الأخيار حديث مضطرب المتن را حديثى دانسته كه يك بار با جمله و يا كلمه اى زايد نقل شده و بار ديگر بدون جمله مزبور، يا آنكه راوى، آن را يكبار به گونه اى روايت كند، و بار دوم به گونه اى مخالف اولين بار. ۳
چنين تعريفى شامل حديث مزيد المتن نيز مى شود. از اين رو تعريف درستى نيست و مثال مؤلف محترم نيز تنها با فرض صحّت تعريف مذكور از وصول الأخيار مى تواند مثال براى
1.ر.ك: توضيح المقال، ص ۲۸۰.
2.ر.ك: مقباس الهداية، ج ۱، ص ۳۹۰؛ الرعايه في علم الدراية، ص ۱۴۶؛ توضيح المقال، ص ۲۸۲؛ تدريب الراوي، ج ۱، ص ۱۴۱.
3.وصول الأخيار، ص ۱۱۲.