براى نشان دادن سير تاريخى نقد متن، مى توان تاريخ حديث را به سه دوره تقسيم كرد: يكى دوران پيش از كتابت رسمى حديث و به تعبير ديگر دوران غلبه نقل شفاهى؛ و ديگرى دوره تدوين دانش دراية الحديث و علم اصول تا عصر حاضر؛ و مرحله سوم دوره معاصر. در هر يك از اين سه دوره، نشانه هاى نقد متن را كه حكايت از متعارف بودن آن دارد برخواهيم شمرد.
يك . دوره پيش از كتابت و تدوين رسمى (قرن يكم تا قرن سوم)
در اين دوره دو محور مهم كه بر نقد متن دلالت دارد به چشم مى خورد ؛ يكى روايات عرض حديث بر قرآن و سنت قطعى كه از پيامبر و امامان معصوم(ع) صادر شده و ديگر نمونه هايى كه در ميان صحابه و ياران ائمه از اِعمال اين قواعد به يادگار مانده است.
1 . روايات عرض حديث
مهم ترين دليل بر مشروعيت، بلكه لزوم نقد متن، روايتهاى عرض است. پيامبر(ص) و ائمه(ع) ياران خود را ملزم مى كردند شنيده هاى خود را بر قرآن عرضه دارند؛ به ويژه آنجا كه شك و ترديد در ميان مى آمد.
۰.على بن ابراهيم عن ابيه عن النوفلى عن السكونى عن ابى عبدالله(ع) قال:قال رسول الله: إن على كل حق حقيقة و على كل صواب نوراً فما وافق كتاب الله فخذوه و ما خالف كتاب اللّه فدعوه؛ ۱
۰.سكونى از امام صادق(ع) نقل مى كند كه رسول خدا(ص) فرمود:هر حقى را حقيقتى و هر صوابى را نورى است، پس آنچه را با كتاب خدا موافقت كند بگيريد، و آنچه را با كتاب خدا مخالف باشد كنار بگذاريد.
۰.عن ابى هريرة عن النبى (ص) قال:سيأتيكم عنى احاديث مختلفة فما جأكم