تفاوت در اين است كه ملا صدرا اين مراتب را توضيح مى دهد و علامه به اشاره از آن مى گذرد و خواننده را به مباحث مربوط به آن، ارجاع مى دهد.
4 - كلام اين دو محقق در بيان معناى ششم تفاوتى با هم ندارد. ملا صدرا معناى ششم را عقل مذكور در كتاب الهيات مى داند و آن را موجودى معرفى مى كند كه هيچ تعلقى به هيچ چيز، جز به آفريننده اش خداوند قيّوم ندارد ۱ و سپس اين مطلب را توضيح مى دهد. علامه نيز مى فرمايد: معناى ششم چيزى است كه فلاسفه به آن معتقدند و آن را به گمان خود اثبات كرده اند و آن جوهر مجرد قديمى است كه هيچ تعلّقى در ذات و فعلش به مادّه ندارد. ۲
البته به خاطر داشته باشيد كه در برابر ملا صدرا - كه معناى ششم را توضيحى نسبتاً طولانى داده است و آن را با قداستى خاص بيان نموده است ۳ - علامه مجلسى درباره اين معنا يادآور مى شود كه «قائل شدن به آن - به آن گونه اى كه فلاسفه گفته اند - مستلزم انكار بسيارى از ضروريات دين از قبيل حدوث عالم و جز آن است كه اينجا گنجايش ذكر آن را ندارد». ۴ سپس مى افزايد:
برخى از فلاسفه كه خود را به اسلام بسته اند، عقولى حادث را ملتزم شده اند؛ و آن نيز - آن گونه كه آنها اثبات كرده اند - مستلزم انكار بسيارى از اصول ثابت اسلام خواهد بود، گو اينكه وجود مجردى جز خداوند متعالى از روايات استفاده نمى شود. ۵
وى در پايان معناى ششم تأكيد مى كند كه:
و ليس لهم على هذه الامور دليل إلاّ مَمَوَّهات شُبَهات أو خيالات غريبة، زيّنوها بلطائف عبارات؛ ۶
1.همان.
2.شرح اصول الكافى، ج ۱، ص ۲۲۷ .
3.مرآة العقول ، ج ۱، ص ۲۷.
4.شرح اصول الكافى، ج ۱، ص ۲۲۷.
5.مرآة العقول، ج ۱، ص ۲۷.