درباره حديث «فاطمه (س) پاره تن پيامبر گرامي(ص)» - صفحه 32

فاطمه(س) در زندگى خصوصى خويش، نمونه اى در حيا، عفاف، پاكدامنى، مهر، عاطفه، معرفت، ايمان و... بود و در زندگى اجتماعى نيز نمونه و الگويى از شهامت، شجاعت، فداكارى در راه حق و عدالت خواهى محسوب مى شد و عاقبت در اين راه به شهادت رسيد.
حضرت زهرا(س) در صفات و روحيات گوى سبقت از مردان بزرگ ربوده و با كامل ترين مردان جهان يعنى على(ع) همدوش و همسر گشته بود.
فاطمه زهرا(س) از اصحاب كسا و ياران مباهله است و از كسانى است كه در سخت ترين اوقات با پيغمبر(ص) هجرت كرد و نيز از آنهاست كه آيه تطهير در شأنشان نازل شده و خدا به صِدقشان گواهى داده است. فاطمه(س) مادر ائمه(ع) است و در بقاى ذريه پيغمبر تا روز قيامت از بركت وجود اوست و او بانوى همه بانوان جهان است. چون فاطمه(س) بر پيغمبر(ص) وارد مى شد، آن حضرت در مقابل او مى ايستاد و دستش را مى بوسيد و او را به جاى خود مى نشانيد و مى گفت:
من هرگاه به بوى بهشت اشتياق پيدا مى كنم، زهرا(ع) را مى بويم.
پيغمبر(ص) مى گفت:
فاطمه پاره تن من است. هر كه او را شاد سازد، مرا شاد ساخته و هر كه او را اندوهناك كند، مرا اندوهناك كرده است. فاطمه از همه مردم پيش من عزيزتر است.
همه اينها براى شخصيت زهرا (س) يعنى براى صفاتى بود كه فاطمه زهرا(س) داشت ؛ زيرا قيمت هر كس به صفات و روحيات اوست. زهرا در علو صفات به حدى بود كه پيامبر گرامى(ص) او را مادر (ام ابيها) مى ناميد. و مى گفت:
زهرا(س) به صورت آدمى است و به معنا از حوريان بهشتى است. زهرا روحى است كه ميان دو پهلوى من است.
انسيه حورا سبب اصل اِقامت اصلى كه بباليد بدو نخل امامت
نخلى كه ز توليد قدش زاد قيامت گنجينه عرفان گهر بحر كرامت
در باغ نبى طوبى افراخته قامت در ساحت بستان ولى سرو لب جو
مرآت خدا عالمه نكته توحيد كش خيمه عصمت زده بر عرصه تجريد
آن جلوه كه بالذات برون است ز تحديد مولد محمد كه بدان نادره تأييد
اى زاده انسان كه به خوبيت مَلك نيست از عشق تو برپاست به كونين هياهو
من با تو به توحيد دلى يكدله دارم از عشق تو برگردن جان سلسله دارم
من قطره كه از بحر فزون حوصله دارم از بحر عنايات تو چشم صله دارم
اى پاى تو پهلو زده خورشيد سما را بر فرق من خسته بسايان كف پا را
در هر صفتى اعظم اسماى الهى اندر فلك قدرت نبود چو تو ماهى
عالم همگى بنده شرمنده تو شاهى محتاج توايم از ره الطاف نگاهى

صفحه از 40