درباره حديث «فاطمه (س) پاره تن پيامبر گرامي(ص)» - صفحه 42

و ديگر آنكه در آيه مباهله خداوند او را به منزله نفس پيامبر(ص) خوانده است. از طرف ديگر، او باب علم رسول الله بوده و اين همه در كتابهاى اهل سنت بيان شده است.
بنابراين، چگونه ممكن است عقل باور كند كه آن حضرت عملى انجام دهد كه به واسطه افعال و گفتار او رسول خدا(ص) غضبناك گردد؟ چگونه عقل باور مى كند كه مجسمه«اخلاق عظيم» بر كسى كه محبوب خداست غضب كند ؛ آن هم در امر مباحى كه خدا در قرآن مجيد در آن تبعيضى قائل نشده است. امر نكاح به حكم آيه سوم سوره نسأ: «فانكحوا ما طاب لكم من النسأ مثنى و ثلاث و رباع»، بين انبيأ و اوصيأ و جميع امت يكسان است. اگر بر فرض على(ع) چنين خيالى مى كرد كه زن ديگر بگيرد، طبق قرآن بر او جائز بود. رسول اكرم (ص) نيز براى يك امر مباح هرگز غضب نمى نمود و چنين كلماتى نمى فرمود. ۱
پس هر انسان عاقل بعد از تفكر درك مى كند كه اين حديث از موضوعات و ساخته هاى امويها مى باشد كه اكابر علماى اهل سنت هم به اين امر اعتراف كرده اند. ۲
ابن ابى الحديد ۳ از شيخ و استاد خود، ابى جعفر اسكافى بغدادى، نقل مى كند كه او گويد: معاوية بن ابى سفيان جمعى از صحابه و تابعين را معيّن كرده بود كه بر ضد على(ع) اخبارى جعل كنند و آن حضرت را مورد طعن و مذمت قرار دهند تا مردم از آن حضرت بيزارى بجويند.
از جمله اين كسان ابوهريره، عمرو بن عاص، مغيرة بن شعبة و عروة بن زبيرند.

1.اگرچه از اخبار شيعه استفاده مى شود كه بر على(ع) جايز نبوده است در حيات فاطمه زنى ديگر اختيار كند.

2.شبهاى پيشاور، ص ۷۰۳.

3.شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج ۴، ص ۶۴.

صفحه از 40