توحيد صدوق از نگاه تحليل و نقد - صفحه 211

يا اينكه نسبت به على بن عبداللّه وراق در آخرين روايت باب دوم آمده است:

۰.حدثنا على بن احمد بن محمد بن عمران الدقاق رحمه اللّه و على بن عبداللّه الوراق قالا.... ۱

حال اگر پذيرفتيم كه اين عدم ترضّى شيخ صدوق تعمدى بوده است، بايد ببينيم كه علت اين مسئله چه مى تواند باشد؟
تنها دليلى را كه نگارنده مى تواند براى اين كار شيخ بيان كند، عامى بودن اين مشايخ است؛ چنان كه صاحب قاموس الرجال نسبت به محمد بن على بن شاه فقيه اظهار داشته كه ظاهراً عامى بوده است. ۲ همچنين عامى بودن محمد بن فضل بن محمد بن اسحاق مذكر نيشابورى ۳ را محتمل دانسته است.و برخى ديگر نيز به نقل از خود صدوق درباره احمد بن حسن قطان ذكر كرده اند كه شيخ در توصيفش گفته است كه «شيخ كبير لأصحاب الحديث» و از موارد ديگرى از كلام صدوق، عامى بودن ابن قطان را استظهار كرده اند. ۴
همچنين لازم به ذكر است كه اين عامى بودن -كه موجب عدم ترضى شيخ شده است به معناى مردود و مطرود بودن آن راوى در نظر شيخ نيست؛ چرا كه برخى درباره امثال ابوعبداللّه حسين محمد اشنانى رازى بيان داشته اند كه علامه مامقانى به خاطر كثرت روايت صدوق از او، ميل به توثيقش دارد، ۵ درحالى كه اگر صدوق او را مطرود مى دانست، چنين نمى كرد.

چگونگى متن احاديث

برخى از توضيحات مربوط به اين بحث، در بخشهاى سابق ذكر شده و تنها نكته شايان ذكر اين است كه شيخ، در غالب موارد، متن حديث را به طور كامل آورده و در مواردى به تقطيع روايات -كه امرى شايع و قابل قبول نزد محدثان است اقدام كرده است.

1.همان، ص ۸۱ .

2.قاموس الرجال، ج ۹، ص ۴۴۱.

3.همان، ص ۵۱۲.

4.الموسوعةالرجالية الميسرة، ج ۱، ص ۵۵.

5.همان، ص ۲۸۲.

صفحه از 216