دفاع از حديث (11) - صفحه 229

همان گونه كه در آيه سعى نيز گفته شده كه پس از صلح حديبيّه، در سالى كه پيامبر براى حج مشرف شد، مشركان مكّه بت أساف را از روى صفا و نائله را از روى مروه برداشتند و پيامبر سعى صفا و مروه را با مؤمنان انجام دادند، پس از آن، مجدداً مشركان بتها را به جايگاهشان برگرداندند و يكى از مسلمانان كه باقى مانده بود و هنوز سعى نكرده بود، به دليل حضور بت بر روى دو كوه، مى خواست از سعى صفا و مروه اجتناب كند. در اين مورد بود كه پس از شكل گرفتن سنّت الزامى پيامبر بر سعى صفا و مروه، آيه مى آيد كه مگر اين كار عيبى و گناهى دارد؟ و معناى آيه الزام به سعى صفا و مروه و الزام به پيروى از سنّت الزامى پيامبر است.(دقت شود)
براى آشنايى بيشتر با اين جواب حلّى و اصلى در كلام امام(ع)، اين بخش از كلام امام(ع) را مجدّداً مى آوريم. بنگريد:

۰.ألا ترون أنّ الطواف بهما واجب مفروض، لأنّ اللّه -عزّوجلّ ذكره في كتابه وصنعه نبيّه(ع)، كذلك التقصير في السفر شى ء صنعه النبى(ص)، و ذكره اللّه تعالى ذكره في كتابه.

۰.آيا نمى بينيد كه سعى صفا و مروه واجب و معيّن؛ است چرا كه خداوند آن را در قرآنش آورده و پيامبرش هم همان را انجام داده است؟ همين طور، كوتاه كردن نماز در سفر چيزى است كه پيامبر آن را انجام داده است و خداوند هم در كتابش آورده است.

با اين بيان، روشن شد كه چگونه امام(ع) از آيه «فليس علكيم جناح ان تقصروا من الصلاة»، با توجه به زمينه و شأن نزول آن وجوب و تعين قصر را مى فهميده است و به آيه در اين رابطه استدلال مى كرده اند. به اين شكل است كه استظهار جواز از آيه -آن گونه كه سنّيها بر آن هستند صحيح نيست و هرگز نظر اهل سنّت موافق با ظاهر آيه نيست؛ بلكه ظاهر آيه، با توجه به زمينه و شأن نزول، همان وجوب و الزام به قصر است.
بنابراين، تفسير آيه از سوى امام باقر(ع) در اين حديث كاملاً درست و مطابق با ظاهر آيه است.

صفحه از 244