مقايسه اجمالي « الموضوعات » ابن جوزي با « اللئالي » سيوطي - صفحه 87

دانست. واقدى و ابن جرير طبرى, بر اين باور بوده اند و اين, عقيده اى است كه صاحب كتاب الاستيعاب [, ابن عبدالبَرّ نَمِرى قُرطُبى], آن را ترجيح داده و تأييد كرده است. ۱
در ميان مورّخان, نه تنها واقدى و طبرى چنين نظرى دارند; بلكه اين مسئله از متواترات تاريخ است و ساير مورّخان نيز بر اين عقيده اند كه از جمله آنها: يعقوبى, ۲ مسعودى, ۳ ابن اسحاق و ابن هشام ۴ هستند.
در ميان محدّثان نيز بايد اعتراف نمود كه اين احاديث, يا متواتر و يا حدّاقل, قريب به تواترند و اگر از نظر لفظى متواتر نباشند, از نظر معنوى, قطعاً متواتر هستند. علامه امينى, از ده ها تن از صحابيان بزرگ و تابعيان, با استفاده از منابع غير شيعى, سخنانى را در تأييد اين مطلبْ بيان مى كند ۵ و علامه جعفر مرتضى عاملى, پنجاه و نُه نفر از آنها را در كتاب خويش, نام برده است. ۶ علامه جعفر مرتضى, بر اين مدّعا دلايل ديگرى نيز اقامه كرده است كه ما از ذكر آنها در اين جا خوددارى مى كنيم. ۷
بدين ترتيب, بايد پذيرفت كه ادّعاى سبقت غير على(ع) در اسلام آوردن, بعد از عهد خلفاى چهارگانه و پس از شهادت امام على(ع) ساخته شده است; در دورانى كه معاويه به بلاد تحت سلطه خود نوشت: از هيچ فضيلت على(ع) نگذريد, مگر اين كه مشابه آن را براى ساير اصحاب, ذكر كنيد. ۸

1.همان جا.

2.تاريخ يعقوبى, ترجمه: محمد ابراهيم آيتى, تهران: علمى و فرهنگى, ۱۳۶۲ش, ج۱, ص۳۷۹.

3.مروج الذهب, بيروت: دارالفكر, ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م, ج۲, ص۲۸۳.

4.السيرة النبوية, بيروت: دارالقلم, بى تا, ج۱, ص۲۶۲.

5.الغدير, ج۳, ص۲۲۴ـ۲۳۶ (به نقل از: سيره صحيح پيامبر, جعفر مرتضى عاملى, ترجمه تاج آبادى, قم: مؤسسه فرهنگى انتشاراتى آزاد گرافيك, ۱۳۷۳ق, چاپ دوم, ج۱, ص۳۰۱).

6.سيره صحيح پيامبر, ج۱, ص۳۰۱ـ۳۰۲.

7.ر. ك: همان, ص۳۰۱ـ۳۱۵.

8.النصائح الكافية لمن يتولّى معاوية, ص۷۲ـ۷۴ (به نقل: سيره صحيح پيامبر, ص۳۰۷).

صفحه از 93