ملّا صالح قزويني ، شارح بزرگ نهج البلاغه - صفحه 124

مقدّمه مذكور مى نويسد:
اين شرح, بر فوايد خوبْ محتوى است و البته از افادات سيّدِ استاد, ميرمحمد باقر داماد, خالى نيست.
از كتاب شرح مثنوى ملاّ صالح نيز بر مى آيد كه او مدّت مديدى در اصفهان به سر برده است; ولى بعدها مجدّداً به زادگاه خويش, قزوين, بازگشته و در سال1042ق, در مدرسه نوّاب, نزد شيخ محمّد طالقانى به فراگيرى دروس عالى پرداخته است. ۱ او در سال 1075ق, به مشهد مقدس رضوى مهاجرت نموده و به قصد اقامت دائم, در آن ديار, توّطن اختيار كرده است.
به طورى كه از آخر كتاب بركات المشهد المقدس وى كه در شهر مشهد تأليف نموده, بر مى آيد, با خودْ عهد كرده كه تا آخر عمرش از آن شهر, خارج نشود. لذا تا آخر عمر نيز در آن جا مانده و در همان شهر, مدفون شده است. ۲ البته آن گونه كه از نسخه اى از كنوز العرفان برمى آيد, مدّتى نيز در شهر قندهار, سكونت كرده كه ظاهراً از روى اجبار بوده است; زيرا از اقامت در آن محل, ابراز نارضايتى نموده و شرح مثنوى خود را نيز در آن شهر, تصنيف كرده است.
روغنى, همان گونه كه گفته شد, از علماى مشهور عصر صفوى است و در علوم ادبى و حكمت و عرفان, متبحّر بوده است. با توجّه به نحوه نگارش شرح حال وى در كتاب أمَل الآمل, مشخّص مى شود كه از معاصران مرحوم شيخ حرّ عاملي ۳ بوده و نيز با مجلسى پدر و پسر, هم عصر بوده است. ۴
از آثار به جاى مانده از وى ـ كه در ادامه به بررسى آنها خواهيم پرداخت ـ, بر مى آيد كه تسلّط وى بر علوم ادبى, حِكْمى, عرفان و تاريخ, بسيار بوده است. او اين فضل و تبحّر خود را در جاى جايِ تأليفات خود, نشان داده است. تمامى آثار وى, جز شرح عربى صحيفه, به زبان پارسى و محور آن نيز

1.مستدركات أعيان الشيعة, ج۳, ص۲۳۱.

2.همان جا.

3.أمل الآمل, الحرّ العاملى, تحقيق: سيد احمد حسينى, بغداد: مكتبة أندلس, ج۲, ص۲۷۷.

4.ريحانه الأدب, ج۱ـ۲, ص۳۴۳.

صفحه از 131